بعید است که ایران به قدرتی حامی غرب تبدیل شود و بتواند، به اصطلاح غرب را ببخشد. به احتمال زیاد، تهران ترجیح خواهد داد، از منابع غربی در جهات حفظ منافع ملی خود استفاده کند و براساس اصل شاهزاده روسی الکساندر نوسکی عمل کند: «دفاع را در غرب تقویت کنید و در شرق به دنبال دوستان باشید». برای ایران، این یک نقطه عطف مهمی خواهد بود.
به گزارش نباءخبر، وزارت امور خارجه امارات متحده عربی با صدور بیانیه ای اعلام کرد که در روزهای آینده، سیف محمد الذابی، سفیر امارات متحده عربی در ایران، برای ادامه پیشبرد روابط دو جانبه در راستای دستیابی به منافع مشترک دو کشور همسایه و منطقه به تهران باز خواهد گشت.
اگر چشم انداز مثبت امضای توافق هسته ای میان امریکا و ایران را در نظر داشته باشیم، در ظاهر، چنین اقدامی را می توان در سطح نمادین ویژه ای ارزیابی کرد. اما، پیش از این، امارات متحده عربی زمانی که هنوز مذاکرات نامشخص بود، به سوی ایران حرکت کرده بود.
در سطح عمومی، در اواخر سال گذشته، سفر شیخ طحنون بن زاید آل نهیان، مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی، به پایتخت ایران و دیدارش با علی شمخانی و ابراهیم رئیسی، نشانگر گرم شدن روابط میان ابوظبی و تهران بود.
پس از آن، یکسری مکالمات تلفنی در سطح بالا انجام شد. در ماه ژوئیه سال جاری، انور قرقاش، مشاور ریاست جمهوری امارات، از برنامه هایی برای افزایش سطح روابط دیپلماتیک میان تهران و ابوظبی خبر داد.
نشریه «گاردین» برای این سیاست ابوظبی ماهیت بنیادینی قائل است. درخواست های جو بایدن مبنی بر نیاز به کاهش تنش در خاورمیانه به عنوان بازگشت به فرمول باراک اوباما تلقی می شود و ایران از وضعیت انزوا و اعمال تحریم ها، رهایی خواهد یافت.
این رویکرد به امریکا اجازه می دهد تا از طریق جهان عرب به ایران برسد که سیاست واشنگتن را از نظر اعراب، قابل پیش بینی تر می کند. همچنین، جالب است که تهران از این موضوع ناراحت نیست که پیش از این، امارات متحده عربی توافقنامه ابراهیم را با اسرائیل امضا کرده و پروازهای مستقیم میان شهرهای امارات متحده عربی و اسرائیل آغاز شده است.
از این نظر، تمایل عربستان سعودی برای عادی سازی روابط با ایران نیز در منطق روابط جدید در حال ظهور در منطقه می گنجد. درست است، در اینجا، یک تفاوت ظریف وجود دارد: امارات متحده عربی به طور مستقیم، در جهت ایران عمل می کند، در حالی که عربستان سعودی از مکانیسم میانجی استفاده می کند.
اما، در هر صورت، می توان حدس زد که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به سمت عادی سازی روابط با ایران پیش خواهند رفت. اگر چنین وقایعی حالت پایدار پیدا کنند، زنجیره ای از رویدادهای دیگر در رابطه با حل و فصل مساله سوریه شکل خواهد گرفت.
این روند به طور مستقیم، بر وضعیت لبنان تاثیر خواهد گذاشت، زیرا نمی تواند، یک دولت واحد تشکیل دهد. نکته قابل توجه این است که کدام یک از بازیکنان خارجی قادر به نظارت بر این روند خواهند بود و آیا بازیکنان منطقه ای قادر خواهند بود، به طور مستقل، سیاست راهبردی جدیدی را در پیش گیرند؟ تاکنون، سناریویی از اقدامات امریکا در نظر گرفته شده است: به دست آوردن جای پایی در ایران از طریق برخی از کشورهای عربی.
براساس این فرضیه، امریکایی ها در حال آماده شدن برای بازی با کارت ایران هستند و به صورت بالقوه ای، آن را در جهت رقابت با ترکیه قرار می دهند که بلندپروازی های ژئو پلیتیک آن، مدت ها به عنوان لفاظی های تو خالی تلقی می شد. در حقیقت، اتحاد کشورهای غنی از منابع انرژی زا در جهان عرب و ایران، موقعیت جدیدی را در منطقه ایجاد خواهد کرد. به گزارش خبرگزاری «رویترز»، کاهش تحریم های اعمال شده علیه ایران می تواند، در حدود 800 هزار بشکه نفت در شبانه روز را برای بازارهای بین المللی به همراه داشته باشد.
بر اساس پیش بینی ها، برای ایرانی ها، لغو تحریم ها به معنای سود بالقوه صادرات نفتی 54.4 میلیارد دلاری در سال خواهد بود. ایران همچنین، فرصت جذب سرمایه گذاری های خارجی را خواهد داشت و به سرعت، به قوی ترین قدرت ژئوپلیتیک در خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
به گفته علی اکبر ولایتی، آن چه در جریان است، به معنای تحقق نیات امام بزرگوار امام خمینی (ره) است که تبدیل ایران به یکی از مراکز قدرت جهان را پیش بینی کرده بود.
این کشور از سال 1979، تحت اعمال تحریم ها قرار دارد. با این وجود، این کشور قدرتمندترین اقتصاد خاورمیانه است. در آسیا، فقط غول هایی مانند ژاپن، چین، هند، ترکیه و کره جنوبی قدرتمند هستند. اما، بعید است که ایران به قدرتی حامی غرب تبدیل شود و بتواند، به اصطلاح غرب را ببخشد. به احتمال زیاد، تهران ترجیح خواهد داد، از منابع غربی در جهات حفظ منافع ملی خود استفاده کند و براساس اصل شاهزاده روسی الکساندر نوسکی عمل کند: «دفاع را در غرب تقویت کنید و در شرق به دنبال دوستان باشید». برای ایران، این یک نقطه عطف مهمی خواهد بود.