اگر قرار است روال کار به شکلی باشد که دولت سیزدهم انجام میداد پس تنها تغییر این خواهد بود که ببینیم دولت چهاردهم میتواند با چه قیمتی نفت را به چینیها بفروشد یا چگونه تحریمها را دور میزند که سود بیشتری داشته باشیم. اما اگر قرار است تحول را شاهد باشیم، باید روی تقویت روابط با اروپا و کشورهای مختلف توسعه یافته سرمایه گذاری کنیم. آن چه اکنون کشورمان محتاج آن است، تغییر سیاستهای کلی است، نه سیاستهای خرد. اقتصاد کشور ما گروگان گرفته شده توسط سیاست خارجی ما است.
به گزارش نبأخبر،ما هنوز نمیدانیم آقای ظریف دقیقا به چه علتی کنار رفتند و استعفا دادند. نه ایشان صراحتا دلایل خود را اعلام کرده اند و نه آقای پزشکیان و دولت صراحتا دلایل را اعلام کرده اند. اگر دلایل شخصی بوده، طبیعتا آقای پزشکیان نباید با استعفا موافقت میکردند. اما اگر موضوعی دیگر پشت پرده است نمیتوان قضاوت دقیقی داشت. باید دید دلیل اصلی چیست. البته واقعیت هم این است که مطالبات اصلاح طلبان و بخشی از رای دهندگان در کابینه فعلی متبلور نشده است.
سید عباس عراقچی وزیر پیشنهادی امورخارجه دولت چهاردهم، در نشست خود با کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، برخی برنامههای خود را تشریح کرد، در بخشی از سخنان عراقچی، لزوم توجه به ارتباط با چین و روسیه و التزام به سیاستهای ابلاغی پررنگ شده است.
از روزهای پیش از برگزاری انتخابات تا کنون، بخش بزرگی از مطالبات مردم مسائل معیشتی است و به گفته تحلیلگران حوزه سیاست خارجی، تحریمها و مشکلات حوزه سیاست خارجی، بخش زیادی از گرههای اقتصاد کشور را ایجاد کردهاند. اکنون و با معرفی عباس عراقچی، به عنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه این پرسشها مطرح است که آیا عباس عراقچی میتواند گشایشی در سیاست خارجی کشور ایجاد کند و با استعفای محمد جواد ظریف از کابینه دولت چهاردهم، سیاست خارجی کشور، تاثیری میپذیرد یا خیر؟ قاسم محبعلی، تحلیلگر ارشد سیاست خارجی و دیپلمات پیشین ایران در یونان و مالزی و مدیرکل پیشین بخش شمال آفریقا و خاورمیانه وزارت امور خارجه، به پرسشهای فرارو پاسخ داده است:
نمیتوانیم با سیاست دور زدن تحریمها ادامه دهیم
اگر تیم سیاست خارجی تحول ایجاد نکند وضعیت اقتصاد همین است که هست!قاسم محبعلی به فرارو گفت: «مسئله سیاست خارجی یا اساسا سیاست در کشور ما امری فراتر از دولت و وزارت خارجه است و بعید میدانم که نه آقای ظریف و نه فردی که برای جایگزینی وزیر امور خارجه پیشین کشورمان انتخاب میشود، بتواند تحول ویژهای ایجاد کند. آن چه ما از تیم وزارت خارجه انتظار داریم اجرای بهترین شکل سیاستهای کلان حوزه سیاست خارجی است. درواقع استفاده از ابزار دیپلماسی برای بهبود وضعیت موجود. اما هیئت وزیران انتخابی و ترکیبش چنین نویدی به ما نمیدهد درواقع بعید میدانم چه در بخش سیاست داخلی و چه در بخش سیاست خارجی، تحولات غیرمنتظرهای رخ دهد. این را به شکل به خصوص درباره سیاست خارجی میگویم. در برنامهای که ارائه شده، نشانهای از این که قرار است با آمریکا و اروپا مذاکره جدیتر انجام شود وجود ندارد؛ بنابراین تنها انتظار من این است که تیم سیاست خارجی ما روشها و تکنیکهای بهتری را برای مذاکره، نسبت به تیم دیپلماسی دولت سیزدهم اتخاذ کنند.»
وی افزود: «در خصوص سیاست خارجی با کمی صبوری همه چیز مشخص میشود، باید ببینیم آیا به آقای پزشکیان این مجوز داده میشود که در خصوص موضوعات مختلف با آمریکاییها گفتگوی جدی تری انجام شود یا اختلافلات ما با آژانس در حوزه مسائل هستهای و مجموعه از مسائل به هم پیوسته حل شود یا خیر. این موضوعات بعد از تشکیل دولت و شروع فعالیت آقای عراقچی یا هر گزینه دیگری مشخص میشود. ضمن این که درست است که ما با روسیه و چین روابط پایداری داریم، اما فارغ از این دو کشور، ما باید هرچه سریعتر روابطمان را با دیگر کشورهای منطقه و جهان نیز افزایش دهیم. نمیتوانیم با سیاستهای فعلی و دور زدن مداوم تحریمها ادامه دهیم.»
محتاج تغییر سیاستهای کلی هستیم نه سیاستهای خرد
دیپلمات پیشین ایران در مالزی و یونان گفت: «اگر قرار است روال کار به شکلی باشد که دولت سیزدهم انجام میداد پس تنها تغییر این خواهد بود که ببینیم دولت چهاردهم میتواند با چه قیمتی نفت را به چینیها بفروشد یا چگونه تحریمها را دور میزند که سود بیشتری داشته باشیم. اما اگر قرار است تحول را شاهد باشیم، باید روی تقویت روابط با اروپا و کشورهای مختلف توسعه یافته سرمایه گذاری کنیم. آن چه اکنون کشورمان محتاج آن است، تغییر سیاستهای کلی است، نه سیاستهای خرد. اقتصاد کشور ما گروگان گرفته شده توسط سیاست خارجی ما است. درواقع تا زمانی که سیاستهای خارجی روالی تکراری را طی کند و تلاشی برای تغییر ایجاد نکنیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم تیم اقتصادی کشورمان هم راه به جایی ببرند.»
وی افزود: «ما هنوز نمیدانیم آقای ظریف دقیقا به چه علتی کنار رفتند و استعفا دادند. نه ایشان صراحتا دلایل خود را اعلام کرده اند و نه آقای پزشکیان و دولت صراحتا دلایل را اعلام کرده اند. اگر دلایل شخصی بوده، طبیعتا آقای پزشکیان نباید با استعفا موافقت میکردند. اما اگر موضوعی دیگر پشت پرده است نمیتوان قضاوت دقیقی داشت. اما در کتابی که آقای ظریف اخیرا منتشر کرده اند، اعلام کرده اند که حتی در زمان آقای روحانی هم ۵ بار استعفا داده اند. اما استعفای ایشان پذیرفته نشده بود. پس این که آقای ظریف در برابر ناملایمات و وضعیتی که شرایط مساعد نیست، استعفا دهند، بی سابقه نیست. اما این بار، باید دید دلیل اصلی چیست. البته واقعیت هم این است که مطالبات اصلاح طلبان و بخشی از رای دهندگان در کابینه فعلی متبلور نشده است. با این وجود باید منتظر ماند و دید سطوح فراتر از دولت سیاست گذاریهای جدیدی را در دستور کار خواهند گذاشت یا خیر. اگر انتظارات مردم محقق نشود، دور از انتظار نیست که آقای پزشکیان هم به همان مشکل آقای روحانی دچار شده و بعد از مدتی به جملات «می خواستم کاری کنم، اما نگذاشتند» یا «موانع و دستهای پشت پرده مانع حرکت دولت میشد»، پناه ببرد.»