عبدالباری عطوان نوشت منطقه غرب آسیا در آستانه تحولات مهم و خطرناک و تشکل ائتلاف های جدید است. عطوان افزود: پایان بی نتیجه نشست ریاض که روزهای دوشنبه و سه شنبه تشکیل شد و ناکامی آن در تشکیل هیئتی یکپارچه و تنظیم برنامه مشترک سیاسی، به این علت نبوده که این برنامه بر ضرورت کناره […]
عبدالباری عطوان نوشت منطقه غرب آسیا در آستانه تحولات مهم و خطرناک و تشکل ائتلاف های جدید است.
عطوان افزود: پایان بی نتیجه نشست ریاض که روزهای دوشنبه و سه شنبه تشکیل شد و ناکامی آن در تشکیل هیئتی یکپارچه و تنظیم برنامه مشترک سیاسی، به این علت نبوده که این برنامه بر ضرورت کناره گیری بشار اسد تاکید کرده بود بلکه به این سبب بود که هدف نشست مذکور علاوه بر این موضوع، اخراج و به حاشیه راندن نزدیکان قطر و ترکیه در هیئت مخالفان و همچنین در نقشه آینده سوریه تحت تاثیر تحولات بحران خلیج (فارس) و کشمکش های شدید بین چند کشور عربی درگیر بحران، بوده است.
عربستان سعودی که به شدت مخالف در نظر گرفتن هر گونه نقشی برای بشار اسد در آینده سوریه بود، از این موضع خود عقب نشینی کرد. ریاض اگر چه به سختی با این موضوع کنار آمد اما می دانست که تحقق این امر (کناره گیری بشار اسد) در سایه ایستادگی ارتش سوریه و شکست طرح آمریکا در مقابل همتای روسی، بسیار سخت است و به همین علت بود که این کشور (عربستان) بر مشارکت هیئت های مورد حمایت روسیه و مصر در این نشست اصرار داشته و بیش از پیش به دیدگاه قاهره مبنی بر حضور بشار اسد در دمشق به عنوان سوپاپ اطمینان و تضمینی مهم برای حضور سوریه ای «یکپارچه» در مقابله با اسلام سیاسی در دو بعد آن یعنی تندرو (داعش و جبهه النصره) و میانه رو (اخوان المسلمین) و همچنین برای ایجاد توازن با طرح ایران و ترکیه، نزدیک شده است.
اینکه الجبیر وزیر خارجه عربستان به هیاتی از کمیته عالی مذاکرات گفته که باید با ایده باقی ماندن بشار اسد در قدرت کنار بیایند و به دنبال ایده های جدید باشند، نشان دهنده این تغییر و تحول در موضع عربستان آن هم نه فقط در موضوع سوریه بلکه در دیگر موضوعات از جمله مسئله عراق، یمن و ایران است.
در ادامه سرمقاله عطوان آمده است: اعتماد به نفسی که در سخنان دو روز پیش بشار اسد در آغاز نشست وزارت خارجه سوریه وجود داشت، نشات گرفته از اطلاع و آگاهی گسترده وی از تحولات راهبردی در منطقه از جمله نزدیک شدن جنگ سوریه به ایستگاه پایانی است البته اگر عملا پایان نیافته باشد.
از سوی دیگر، مشارکت مصر در نمایشگاه بین المللی دمشق آن هم با اعزام هیاتی بزرگ، حاوی پیامی سیاسی و بسیار پر اهمیت و نشان دهنده آغاز رقابت (نمی گوییم نبرد) میان قدرتهای منطقه ای و بین المللی برای نفوذ در «سوریه جدید» و همچنین آغاز عادی سازی علنی روابط سیاسی و اقتصادی با این کشور است.
سفر منحصر بفرد رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به امان پایتخت اردن و قبل از آن، سفر بسیار مهم سردار محمد حسین باقری رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران به آنکارا و امضای توافق راهبردی نظامی میان دو کشور و تهدید حسن روحانی رئیس جمهور ایران به از سرگیری فوری غنی سازی بیست درصدی اورانیوم ظرف مدت پنج روز در پاسخ به تحریم های آمریکا علیه کشورش، همه و همه یکجا یا به صورت جدا از هم، نشان دهنده این است که منطقه در آستانه تحولات مهم و خطرناک و همچنین بروز ائتلاف هایی جدید بر روی ویرانه های قدیمی ناشی از ظهور جرقه تظاهرات «بهار عربی» است که سبب سرنگونی رژیم های سیاسی در بسیاری از کشورهای عربی از جمله لیبی، تونس، مصر و یمن شده است و تصور این بود که سوریه نیز در ادامه به آنها ملحق می شود.
عطوان در ادامه افزود: نقشه جدید ممکن است باعث شود دوستان به دشمنان یا دشمنان به دوستان تبدیل شوند. چه کسی تصور می کرد عربستان از مسئولان شیعه عراق تحت عنوان هویت عربی این کشور، تا این حد با روی باز استقبال کند یا چه کسی تصور می کرد عربستان مرز این کشور با عراق (گذرگاه عرعر) و همچنین کنسولگری ها را در بصره و نجف اشرف بازگشایی کند؟ یا چه کسی می توانست شرط بندی کند که عربستان با تلاشهای امارات، آماده ائتلاف با علی عبد الله صالح علیه حوثی هاست آن هم در حالی که آشتی با صالح را خط قرمز می دانست؟
ابراهیم کاراگل، نویسنده پیشکسوت روزنامه «ینی شفق» ترکیه نزدیک به اردوغان، هفته گذشته مقالاتی به رشته تحریر در آورد که در آن نگرانی ترکیهِ اردوغان را از نقشه ائتلاف های جدیدی که به سرعت در منطقه در حال شکل گیری است، ابراز کرد. همچنین وی درباره احتمال به حاشیه رانده شدن ترکیه و اخراج کامل آن از سوریه و طرد آنکارا از منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) و چه بسا تقسیم آن در سایه همین ائتلاف های جدید، ابراز نگرانی کرده بود و همین موضوع باعث شد اردوغان به اردن سفر و با ایران توافقنامه های راهبردی نظامی امضا کند.
عطوان نوشت: آقای کاراگل در مقالات خود، در صدد بود تا افکار عمومی ترکیه را برای بروز انقلابی در مواضع کشورش در قبال مسائل منطقه ای بویژه موضع سوریه آماده کند به طوری که وی به اصلاح فوری روابط میان ترکیه و سوریه، تحکیم روابط با عراق در همه زمینه ها و دست برداشتن از حمایت گروههای مخالف سوریه و حفظ سوریه یکپارچه و جلوگیری از تقسیم آن، توصیه کرده بود برای اینکه تقسیم سوریه، مقدمه ای برای تقسیم ترکیه است. وی همچنین به نقشه آمریکا با حمایت عربستان و هم پیمانان این کشور اشاره کرد و گفت این نقشه خطرناک ترین تهدید برای موجودیت ترکیه کنونی از زمان تشکیل این کشور پس از جنگ جهانی اول است؛ تهدیدی که ممکن است به تشکیل رژیم کردی در مرزهای شمالی سوریه منجر شود و اسرائیل هم از این طرح حمایت می کند.
آقای کاراگل به طور خلاصه پیشنهاد می کند که ائتلافی میان سوریه، عراق، ترکیه و ایران با حمایت روسیه برای مقابله با ائتلاف آمریکا، عربستان، امارات و اسرائیل که ضد ایران و ترکیه است، تشکیل شود. وی تاکید می کند که مساله سوریه دیگر پایان یافته است.
اگر به فرضیه، صحت گفته ها، پیش بینی ها و نقشه های آینده کاراگل نویسنده ترکیه ای، باور داشته باشیم، پایان یافتن مساله سوریه، به معنای پایان مخالفان سیاسی و نظامی سوریه است و چه بسا این مساله روشن کننده علت شکست نشست مخالفان در ریاض در دستیابی به توافقی بر سر برنامه سیاسی مشترک است. همچنین با این فرضیه، علت اقدام ماه گذشته ترکیه و قطر به قطع کمک های سیصدو پنجاه هزار دلاری که ماهیانه به ائتلاف ملی(مخالفان) سوریه برای پوشش هزینه هایش پرادخت می شد، نیز روشن می شود.
سخنان اخیر بشار اسد درباره شکست طرح و نقشه های غربی در سوریه، تصادفی یا در چارچوب ابراز امیدواری نبوده است بلکه مبتنی بر برداشت های جدید با استناد به اطلاعات موثق درباره تحولات جدید در منطقه و نه فقط در سوریه، بوده است.
در پایان این سرمقاله آمده است: درست است که بشار اسد در این سخنان به شدت از رجب طیب اردوغان انتقاد کرد اما بعید نمی دانیم که با میانجیگری روسیه و ایران یا هر دو با هم، شاهد سفر وی (اردوغان) به دمشق باشیم. این ویژگی سیاست و سازوکارهای آن است. و خدا بهتر از همه می داند که چه اتفاقی خواهد افتاد.