در حالی که زرادخانههای هستهای جنگ سرد ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی که تقریباً ۱۰۰هزار میشد، بهشدت کاهش یافته است، پوتین همچنان به فرماندهی زرادخانهای که شامل بیش از ۶هزار کلاهک هستهای است، که ۱۵۰۰ عدد از آنها با موشکهای دوربرد قابل تحویل است، ادامه میدهد. بمبافکنها یا زیردریاییها، هر کدام از سلاحهایی که میتوانند هر شهری در جهان را در عرض چند ساعت ویران کنند.
به گزارش نباءخبر، با توجه به تحولات جنگ در اوکراین و الحاق ۴ منطقه، تنش ها بر سر احتمال حمله هسته ای روسیه افزایش یافته است . گراهام آلیسون در مقاله ای برای اندیشکده بلفر هفت مورد ناخوشایند را برای ایالات متحده بیان کرده است. در این مطلب آمده است:
آمریکاییها چقدر باید تهدید ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه برای انجام حملات تاکتیکی تسلیحات هستهای به اوکراین را جدی بگیرند؟ پس از حدود دو ماه که در آن ضدحمله موفق اوکراین روسیه را حیرت زده کرد، پوتین اخیراً پیش قدم شد.
او در اولین سخنرانی مهم خود پس از تهاجم ۲۴ فوریه، ۳۰۰هزار سرباز دیگر را فراخواند و برنامههایی را برای همه پرسی در چهار استان اوکراین اعلام کرد تا پوششی برای روسیه به منظور ضمیمه سازی فراهم شود. پوتین تهدید آشکاری مبنی بر استفاده از زرادخانه هسته ای خود برای دفاع از سرزمین خود، بلکه از سرزمینی که تصرف کرده است صادر کرد. همانطور که گفت: کشور ما ابزارهای مختلفی برای تخریب در اختیار دارد… زمانی که تمامیت ارضی کشورمان به خطر بیفتد، ما البته از همه ابزاری که در اختیار داریم برای محافظت از روسیه و مردم خود استفاده خواهیم کرد. او در پایان گفت: «کسانی که سعی میکنند با سلاحهای هستهای از ما باجگیری کنند، باید بدانند که طوفان میتواند به سمت آنها بوزد.»
جو بایدن معتقد است که پوتین بسیار جدی است. همانطور که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی او، گفت: “ما در نحوه صحبت علنی در مورد این موضوع دقت کرده ایم” زیرا نمی خواهیم “در یک بازی تلافی جویانه شرکت کنیم.” با این وجود، سالیوان سرنخهایی درباره اقداماتی که ایالات متحده قبلاً در پاسخ به تهدید پوتین انجام داده است، ارائه کرد: ما به طور مستقیم، خصوصی و در سطوح بسیار بالا به کرملین اطلاع دادهایم که هرگونه استفاده از سلاحهای هستهای با عواقب فاجعهباری برای روسیه مواجه خواهد شد.
بنابراین، چه چیز باعث می شود که بایدن و تیم امنیت او تهدید هسته ای پوتین را اینقدر جدی بگیرند؟ به طور خلاصه، هفت واقعیت ناخوشایند.
اول، در یک بعد، روسیه به همان اندازه که تا به حال یک ابرقدرت بوده باقی می ماند: این کشور دارای زرادخانه هسته ای است که می تواند به معنای واقعی کلمه ایالات متحده را از نقشه پاک کند. در جنگ سرد، استراتژیست ها مخفف MAD – تخریب متقابل تضمین شده – را ابداع کردند تا واقعیت زشت را آشکار کنند: در حالی که هر یک از قدرت های هسته ای بزرگ می توانند دشمن خود را نابود کنند، نمی توانند این کار را بدون ایجاد یک واکنش تلافی جویانه انجام دهند که خود را نابود می کند. بنابراین، در رویارویی با روسیه، ما هنوز در یک دنیای دیوانه زندگی می کنیم. و در آن جهان، ایالات متحده و روسیه همچنان برای بقای خود بر اعتبار توانایی و اراده خود برای مقابله به مثل با سلاحهای هستهای خود در برابر حمله هستهای طرف مقابل شرط می بندند.
دوم، رونالد ریگان پیامدهای عمیقی را که از اولین نقطه آغاز می شود به طور خلاصه در تکخط تکراری خود خلاصه میکند: «یک جنگ هستهای برنده ندارد، بنابراین هرگز نباید در آن جنگید». همانطور که بایدن در توضیح اینکه چرا ایالات متحده نیروهای آمریکایی را برای جنگ با اوکراینیها در میدان نبرد نمیفرستد، به صراحت اعلام کرده است، “ایالات متحده در جنگ جهانی سوم برای اوکراین نخواهد جنگید.”
سوم، در حالی که زرادخانههای هستهای جنگ سرد ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی که تقریباً ۱۰۰هزار میشد، بهشدت کاهش یافته است، پوتین همچنان به فرماندهی زرادخانهای که شامل بیش از ۶هزار کلاهک هستهای است، که ۱۵۰۰ عدد از آنها با موشکهای دوربرد قابل تحویل است، ادامه میدهد. بمبافکنها یا زیردریاییها، هر کدام از سلاحهایی که میتوانند هر شهری در جهان را در عرض چند ساعت ویران کنند.
چهارم، زرادخانه پوتین همچنین شامل ۱۹۰۰ سلاح هستهای تاکتیکی است که برای استفاده در میدان جنگ یا در برد کوتاهتر طراحی شدهاند. با برخورد انفجاری مشابه بمبی که ایالات متحده بر روی هیروشیما پرتاب کرد. اگر در ماجرای انفجار بوستون یک سلاح هسته ای تاکتیکی منفجر می شد، ساختمان های دوردست از جمله مؤسسه فناوری ماساچوست را ویران می کرد و منطقه اطراف با زباله های رادیواکتیو پوشیده می شد.
پنجم، در استراتژی ۱۰۱، سلاحهای هستهای «برابرکننده» قدرتهای ضعیفتر هستند. در دهههای ۱۹۶۰ و ۷۰، ایالات متحده و ناتو با تهدید ۱۰۰ لشکر شوروی که از طریق شکاف فولدا حمله میکردند و در کمتر از یک هفته به کانال مانش میرفتند، مواجه شدند. ایالات متحده به دنبال یک استراتژی و استفاده از صدها سلاح هسته ای تاکتیکی برای متوقف کردن تانک های شوروی در پیشروی آنها بود. در حالی که ایالات متحده اساساً سلاح های هسته ای تاکتیکی خود را از پایان جنگ سرد حذف کرده است، برنامه های دفاعی روسیه آنها را به یک ستون اصلی تبدیل کرده است.
ششم، پس از هفت دهه بدون استفاده از سلاح های هسته ای در جنگ، “یک تابو هسته ای” بسیاری را به این نتیجه رساند که سلاح های هسته ای دیگر سلاح های جنگی قابل استفاده نیستند. در واقع، هم ایالات متحده و هم روسیه همچنان به تهدید استفاده از سلاح های هسته ای برای دفاع از خود متکی هستند و این تهدید را بازدارندگی هسته ای می نامند. علاوه بر این ایالات متحده چیزی چیزی را ارائه می دهد که از آن به عنوان «چتر هسته ای» یاد می شود. در این معاهده متحدان آمریکا تصمیم ساخت زرادخانه های هسته ای را کنار می گذارند تا زیر پوشش حمایتی آمریکا باشند.
هفتم، علی رغم تفاوت های آشکار بین متحدان و سرزمین هایی که به زور تصرف شده اند، انکار شباهت ناخوشایند بین تهدید پوتین برای مقابله به مثل با سلاح های هسته ای در برابر هر گونه حمله به قلمرو تازه ضمیمه شده روسیه و تهدید آمریکا برای مقابله به مثل با سلاح های هسته ای با حمله روسیه به قلمرو متحدان آمریکا در ناتو که ما به آن ها ضمانت اجرایی داده ایم، دشوار است.
اقدام اخیر پوتین دنیا را خطرناک تر کرده است و دولت بایدن حق دارد که تهدیدهای او را جدی بگیرد.