ضرورت تغییرات بنیادین در ساختار سازمان تامین اجتماعی

به نقل از کارشناس تأمین اجتماعی

تامیناجتماعی
تامین اجتماعی

صندوق تأمین اجتماعی در وضعیتِ بحرانی به سر می‌برد و اگر با تدابیر از این بحران خارج نشود به زودی ورشکست و به سرنوشت سایر صندوق‌های بازنشستگی دچار خواهد شد.

به گزارش نباءخبر،عضو سابق هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی می‌گوید: بحث اصلاحات پارامتریک همیشه مطرح بوده اما چیزی که باید به آن توجه کنیم این است که اگر قرار بر انجامِ اصلاحات باشد باید در قالب سه‌جانبه‌گری این اتفاق بیفتد.
صندوق تأمین اجتماعی در وضعیتِ بحرانی به سر می‌برد و اگر با تدابیر از این بحران خارج نشود به زودی ورشکست و به سرنوشت سایر صندوق‌های بازنشستگی دچار خواهد شد. بر این وضعیتِ بحرانی، تقریبا همه‌ی کارشناسان و مسئولان تأکید دارند. از این‌رو طی سالهای اخیر موضوعی به نام اصلاحات پارامتریک قانون تأمین اجتماعی به طور جدی‌تر مطرح شده است.
افزایش سن بازنشستگی، تغییر مبنای محاسبه‌ی مستمری بازنشستگی و کاهشِ سنواتِ تخفیفیِ بازنشستگیِ شغل‌های سخت و زیان آور، موضوعاتی هستند که هر زمان صحبت از اصلاحات قانون تأمین اجتماعی می‌شود به میان می‌آیند. اصلاحاتی که البته به نفع کارگران نیست اما عده‌ای انجام آن را اجتناب ناپذیر می‌دانند.
در این بین برخی معتقدند مهم‌تر از انجامِ این اصلاحات، تغییراتِ بنیادینی است که باید در ساختارِ سازمانِ تامینِ اجتماعی اتفاق بیفتد تا این سازمانِ مسیرِ درستی طی کند. آن‌ها ساختارِ درست را مبتنی بر سه‌جانبه‌گرایی می‌دانند و معتقدند کارگران و بازنشستگان به عنوان صاحبان و ذینفعانِ اصلیِ این صندوق باید یک پایِ اصلیِ تمام تصمیم‌گیری‌های این سازمان باشند. به اعتقاد آن‌ها چنانچه سازمانِ تأمین اجتماعی بر پایه‌ی سه‌جانبه‌گرایی واقعی استوار بود به سرنوشت امروز دچار نمی‌شد. علی ظفرزاده (کارشناس تأمین اجتماعی و عضو سابق هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی) از جمله کارشناسانی است که چنین اعتقادی دارد.
ظفرزاده در خصوص لزوم انجام اصلاحات پارامتریک به ایلنا می‌گوید: بحث اصلاحات پارامتریک همیشه مطرح بوده اما چیزی که باید به آن توجه کنیم این است که اگر قرار بر انجامِ اصلاحات باشد باید در قالب سه‌جانبه‌گرایی این اتفاق بیفتد.
او می‌گوید: سه‌جانبه‌گرایی در حال حاضر رعایت نمی‌شود و در تصمیماتی که برای این صندوق گرفته می‌شود تنها دولت نقش اصلی را دارد. درحالیکه سه‌جانبه‌گرایی باید در تمام ارکان سازمان تأمین اجتماعی رعایت شود.
این کارشناس تأمین اجتماعی همچنین به استقلال تشکل‌های کارگری اشاره می‌کند و می‌گوید: در کنار این موضوع ما باید تشکل‌های کارگریِ مستقل و قدرتمندی داشته باشیم. نهادهای کارگریِ فرمایشی به دردِ کارگران نمی‌خورد. کسانی که نماینده کارگران می‌شوند باید عصاره‌ی جامعه‌ی کارگری ایران باشند و به طور واقعی همه‌ی گروه‌های کارگری را نمایندگی کنند. جامعه‌ی کارگری صرفا کارگران یقه سفید نیستند، کارگران کوره‌‎پزخانه، معادن، مزارع و… همه را باید نمایندگی کنند و منافعِ عموم کارگران باید مدنظر باشد.
ظفرزاده تأکید می‌کند: کارگران در اداره‌ی منابع خود باید نقش اصلی را داشته باشند که متأسفانه الان اینگونه نیست.
به گفته‌ی این کارشناس تأمین اجتماعی؛ سازمان تأمین اجتماعی باید با چنین ترکیبی که کارگران هم در آن نقش اصلی را دارند، بر مجموعه‌ی خود، شستا و شرکت‌ها و… نظارت داشته باشد. در حال حاضر به صورت اسمی این اتفاق می‌افتد و به صورتِ جدی و موثر چنین چیزی در سازمان تامین اجتماعی وجود ندارد.
ظفرزاده می‌گوید: نمایندگانی که از جانبِ کارگران و بازنشستگان در هیئت امنای سازمان تأمین اجتماعی حضور دارند خیلی تأثیرگذار نیستند و در مقابل نمایندگان دولت قدرت چندانی ندارند. او می‌گوید: اگر همه‌ی این مواردی که گفتم اجرایی شود و ما با یک مدیریتِ سه‌جانبه طرف باشیم در آن صورت می‌توان به مسئله‌ی اصلاحات ورود کرد. در اینصورت است که می‌توانند بگویند اصلاحاتِ پارامتریک یا ساختاری انجام شود. در واقع من می‌گویم اصل و پایه‌ی کار این است و در اینصورت می‌توان این تصمیمات را قبول کرد. عضو سابق هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی تاکید می‌کند: مجلس و دولت نباید بدون اینکه از کارگران و نمایندگان و اتحادیه‌های واقعیِ آن‌ها نظر بگیرند برای این سازمان تصمیم بگیرند. ظفرزاده ادامه می‌دهد: دولت و مجلس نباید باری اضافی بر دوش این سازمان تحمیل کنند. در طول این سال‌ها به صورتِ دستوری وظایفی را بر این سازمان تحمیل کرده‌اند و این سازمان را مکلف کرده‎اند گروه‎هایی را بیمه کنند. سازمان وظیفه‌ی خود را انجام داده اما دولت سهم خود را پرداخت نکرده است. نتیجه‌ی این شده که دولت امروز نزدیک به ۴۰۰هزار میلیارد تومان به این صندوق بدهکار است. این کارشناس مسائل تامین اجتماعی می‌گوید: امروز نسبت منابع و مصارف به سطح بحرانی رسیده و خب معلوم است اگر این روند ادامه پیدا کند صندوق دچار ورشکستگی می‌شود. او می‌افزاید: در طول این سال‌ها مدیرانی که فهمی از سازمان و بیمه‌گری نداشتند، مدیریتِ بخش‌های مختلفِ این سازمان را برعهده گرفتند و اتفاقا این یکی از دلایلی است که سازمان تامین اجتماعی را به سمت بحران برده است. افرادی که اطلاعاتی ندارند و یا اگر هم اطلاعاتی داشته باشند نه وابستگی به سازمان دارند و نه تعهدی، در مورد سازمان تامین اجتماعی تصمیم گرفتند و به کسی هم پاسخگو نبودند که این سازمان را به سمت بحران برد. عضو سابق هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی همچنین می‌گوید: دولت‌ها هم نسبت به این سازمان نگاه تخصصی و پایدار ندارند و به طور جدی آینده‌ی این صندوق برایشان اهمیت ندارد. بنابراین اساسا ساختار درستی بر این سازمان حاکم نیست و تا این ساختار اصلاح نشود و مشکلاتِ اساسی حل نشود به اعتقاد من اصلاحاتِ پارامتریک هم نمی‌تواند مشکل را حل کند. به عبارتی دیگر، دولت و مجلس نمی‌توانند اصلاحاتی را که باید انجام دهند و این اصلاحات باید در یک ساختارِ سه‌جانبه‌ی واقعی با حضور تشکل‌های واقعی و قدرتمندِ کارگری انجام شود.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید