مریم میرزاخانی اولین زن ریاضیدان و اولین زن ایرانی که توانست جایزه فیلدز که به نوبل ریاضیات شهرت دارد را از آن خود سازد، در تاریخ ۱۵ جولای ۲۰۱۷ (۲۴ تیر ۱۳۹۶ (در سن ۴۰ سالگی به دلیل ابتلا به سرطان از دنیا رفت. از مریم میرزاخانی به عنوان یکی از ۱۰ ذهنِ […]
مریم میرزاخانی اولین زن ریاضیدان و اولین زن ایرانی که توانست جایزه فیلدز که به نوبل ریاضیات شهرت دارد را از آن خود سازد، در تاریخ ۱۵ جولای ۲۰۱۷ (۲۴ تیر ۱۳۹۶ (در سن ۴۰ سالگی به دلیل ابتلا به سرطان از دنیا رفت.
از مریم میرزاخانی به عنوان یکی از ۱۰ ذهنِ جوان برگزیدهٔ سال ۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشتهٔ ریاضیات تجلیل شد. میرزاخانی برنده جوایزی چون جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳، جایزه کلی و مدال فیلدز در سال ۲۰۱۴ است. وی از یازدهم شهریور ماه ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) در دانشگاه استنفورد در مقام استاد دانشگاه و پژوهشگر رشتهٔ ریاضیات مشغول به کار شد و پیش از این نیز در دانشگاه پرینستون مشغول تدریس بود.
میرزاخانی به گفته خودش در کودکی عادت داشت پیش از خواب داستان دختری خارقالعاده را برای خود تعریف کند. دختر قهرمانی که فرماندار میشد، یا به دور دنیا سفر میکرد یا هدفی بزرگ را محقق میساخت. او در کودکی هرگز قصد آن را نداشت تا ریاضیدان شود، هدف اصلیاش در کودکی خواندن همه کتابهایی بود که به دستش میرسید. او همچنین به دیدن بیوگرافیهای مختلف درباره زنان مشهور تاریخ مانند ماری کوری و هلن کلر علاقهای ویژه داشت و بعدها با خواندن رمان “هوس زندگی” با وینسنت ونگوک آشنا شد و همین داستانها رویای انجام کاری بزرگ را در سر او پرورش دادند، شاید تبدیل شدن به یک نویسنده بزرگ.
در دوران کودکی تمام عشق زندگی میرزاخانی خریدن و خواندن کتاب بود درحدی که نمرات ریاضی او بسیار بد شدند و معلم ریاضیاش تصور کرد او هیچ استعدادی در ریاضی ندارد و همین باعث شد مریم علاقهاش را به ریاضی از دست بدهد. اما سال بعد معلمی به کمک او آمد که با تشویق و تایید توانست عملکرد ریاضیاتی او را بهبود دهد. به گفته رویا بهشتی، دوست دوران کودکی و بزرگسالی مریم میرزاخانی، از آن سال او به یک ستاره ریاضی تبدیل شد.
پس از گذشت سالها، آرزوهای بزرگ او تغییر نکردند. تنها داستانها به فرمولهای ریاضی درباره سطوح هذلولی، فضاهای ماژولی و سیستمهای دینامیک تبدیل شدند. او معتقد بود تحقیقات ریاضی شبیه به نوشتن رمان است: شخصیتهای مختلفی در آن حضور دارند که باید بیشتر با آنها آشنا شوید. رویدادها تکامل پیدا میکنند و وقتی دوباره به شخصیتها نگاه میکنید، کاملا با آنچه در ابتدا از آنها میشناختید متفاوتند.
این ریاضیدان نابغه ایرانی شخصیتهای رمانش را هرجا که میرفتند و هرجا که او را میکشاندند در مسیر داستانی که شاید پایان آن سالها طول میکشید، دنبال میکرد. میرزاخانی با جثهای ریز اما روحیهای سرکش در میان ریاضیدانان به دست و پنجه نرم کردن سرسختانه و شکستن شاخ دشوارترین پرسشها و معادلات ریاضی در زمینه کاریاش شهرت داشت.
کرتیس مکمولان استاد راهنمای میرزاخانی در دانشگاه هاروارد پیش از این درباره او گفته بود که مریم وقتی پای ریاضیات در میان باشد به شکلی بیباکانه بلندپرواز میشود. زمینهٔ تحقیقاتی او شامل نظریه تایشمولر، هندسه هذلولوی، نظریه ارگودیک و هندسه همتافته بودهاست.
میرزاخانی با صدای آرام و چشمان آبی-خاکستریاش اعتماد به نفس تزلزلناپذیری را از خود به نمایش میگذاشت. او همزمان نسبت به مسائل بشری به اندازه ریاضیات تمایل نشان میداد و زمانی که از او پرسیده شد تا میزان مشارکت خود را در یک پروژه تحقیقاتی خاص توصیف کند با خنده گفت فکر نمیکنم مشارکت بزرگی کرده باشم.
زمانی که ایمیل خبر دریافت معتبرترین جایزه ریاضی جهان را دریافت کرد، اولین واکنشش این بود که تصور کرد ایمیلش یا ایمیل فردی که پیام را برای او فرستاده هک شده است. در آن زمان اگرچه میرزاخانی از دریافت این جایزه به شدت احساس افتخار میکرد اما هیچ علاقهای نداشت تا به نماد زنان در علم ریاضیات تبدیل شود، با دریافت این جایزه آرزوی کودکی او برآورده شده بود اما به عنوان یک زن بالغ بیشتر دوست داشت توجهها از او دور شوند تا بتواند بر تحقیقاتش تمرکز داشته باشد.
میرزاخانی در سال ۱۹۹۹ و پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه شریف، وارد دانشگاه هاروارد شد و هکاری با کرتیس مکمولان را آغاز کرد. مکمولان میگوید میرزاخانی برخلاف بسیاری از المپیادیها، از توانایی خلق دیدگاههایی مخصوص به خود برخوردار بود. در آغاز شرکت در سمینارهای مکمولان او زیاد از مباحث سردرنمیآورد اما مجذوب زیبایی موضوع شده بود. وی به تدریج رفت و آمد به دفتر مکمولا را آغاز کرد و در آنجا او را سوالپیچ میکرد و به زبان فارسی مطالبی را یادداشت میکرد.
مکمولان که خود در سال ۱۹۹۸ مدال فیلدز را دریافت کردهاست میگوید: او قدرت تخیل بیپروایی داشت، میتوانست در ذهنش تصویری خیالی از یک فرمول را ایجاد کند، بعد به دفتر من میآمد و از من میپرسید این درست است؟ و همیشه از اینکه فکر میکرد من پاسخ پرسشهایش را میدانم احساس غرور میکردم.
میرزاخانی مجذوب فرمهای هذلولی شد، فرمهایی دونات مانند با دو یا تعداد بیشتری حفره که از هندسی غیراستانداردی برخوردار هستند. وی در سال ۱۹۹۹ میلادی موفق شد راهحلی برای یک مشکل ریاضی پیدا کند: ریاضیدانان مدتهای طولانی بود که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرمهای هندسی هذلولوی بودهاند و در این میان مریم میرزاخانی نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را به سوی دست یافتن به راهحلی روشن در اختیار داشت: محاسبهٔ عمق حلقههای ترسیم شده بر روی سطوح هذلولوی.
میرزاخانی در تلاش بود تا معمای ابعاد گوناگون فرمهای غیرطبیعی هندسی را حل کند. در صورتی که جهان از قاعده هندسه هذلولی تبعیت کند، ابتکار وی به تعریف شکل و حجم دقیق جهان کمک خواهد کرد. در واقع مشکل این است که برخی از این اشکال هذلولی همچون دونات و یا آمیب دارای ظاهری بسیار نافرم هستند که محاسبهٔ حجم آنها را به معمایی جدی برای ریاضیدانان مبدل کرده است. اما میرزاخانی با یافتن راهی جدید در واقع دست به یک ابتکار عمل بزرگ زد و با ترسیم یک سری از حلقهها بر روی سطح این گونه اشکال پیچیده به محاسبه حجم آنها پرداخت. کاربردهای عملی اندکی برای پژوهش او وجود دارد ولی اگر مشخص شود که جهان توسط هندسه هذلولوی اداره میشود، کار او میتواند به تعریف دقیق شکل و حجم آن کمک کند.
میرزاخانی در سال ۲۰۰۹ به خاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه بلومنتال شد. در اعلامیهای که انجمن ریاضی آمریکا به مناسبت برنده شدن این جایزه برای میرزاخانی منتشر کرد، دلیل گرفتن این جایزه مهم ریاضی، “خلاقیت استثنایی، و تز (دکترای) مبتکرانه که در آن، ابزارهای گوناگونی از هندسه هذلولوی گرفته تا روشهای کلاسیک فرمهای اتومورفیک و تقلیل سیمپلکتیک برای بدست آوردن نتایجی در سه مسئله مهم ترکیب شدهاند ” عنوان شد.
در سال ۲۰۱۰، میرزاخانی، حدس «شار زلزله» ویلیام ترستن بر روی فضاهای تایشمولر را که مدتها پرسشی باز و بیپاسخ در ریاضی بود به اثبات رساند. این حدس میگوید که چنین شاری لزوماً ارگودیک است.
میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ به همراه الکس اسکین و امیر محمدی ثابت کرد که ژئودزیکهای مختلط و بستارهای آنها، بسیار منظم هستند و نه بر خلاف انتظار نامنظم یا فراکتالی. به عبارت دیگر، بستارهای چنین ژئودزیکهایی جبری هستند و بنابراین، ویژگیهایی از جمله صلبیّت را دارا هستند. اتحادیه جهانی ریاضی در مطلبی با نام «کار مریم میرزاخانی» این نتایج را چنین توصیف کرد: یافتن این حقیقت، شگفتانگیز است که تصلب در فضاهای همگن، چگونه انعکاسی در فضاهای ناهمگنی همچون جهان فضای پیمانهای دارد.
او همواره خود را ریاضیدانی کند توصیف میکرد. برخلاف ریاضیدانانی که خود را نابغهای سریع توصیف میکنند، او به عمق مسائل میرفت و سالها برای حل آنها وقت میگذاشت: چند ماه یا چند سال بعد جنبههایی کاملا متفاوت را از یک معادله خواهید دید. معادلههایی هستند که دهسال به آنها فکر کردهام اما هنوز نتوانستهاند راهحلی برای آنها بیابم.
او زمانی که به ریاضی فکر میکرد به صورت پی در پی اشکالی مرتبط با آنچه در ذهن داشت را نقاشی میکرد. کاغذی بزرگ کف اتاقش پهن میکرد و ساعتها و ساعتها به نقاشی شکلهایی میپرداخت که شاید در یک نگاه همه شبیه به هم بودند اما در نهایت به حل یک مسئله منتهی میشدند. این کار به تمرکز او کمک میکرد و در حدی به این کار ادامه میداد که خود تصور میکرد دختر کوچکش آناهیتا بیشتر او را یک نقاش میشناسد تا یک ریاضیدان.
مدال فیلدز در ۱۳ آگوست سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» به او تعلق گرفت و میرزاخانی به اولین زن در جهان و اولین زن ایرانی تبدیل شد که توانستهبود تا آن تاریخ این جایزه معتبر ریاضی را به دست آورد.
منبع : درنگ