از اسفندماه سال ۹۲ که یک فروند هواپیمای «وارسی پرواز» کشورمان در جزیره کیش سقوط کرد تا به امروز، وارسی دستگاههای کمکناوبری فرودگاههای کشورمان با سختی های فراوانی همراه بود؛ آنقدر که در مقاطعی اوضاع بحرانی گزارش شده است؛ وضعیتی نامطلوب که در نتیجه خرید این هواپیماها فراموش خواهد شد. شاید ندانید، از اسفندماه سال […]
از اسفندماه سال ۹۲ که یک فروند هواپیمای «وارسی پرواز» کشورمان در جزیره کیش سقوط کرد تا به امروز، وارسی دستگاههای کمکناوبری فرودگاههای کشورمان با سختی های فراوانی همراه بود؛ آنقدر که در مقاطعی اوضاع بحرانی گزارش شده است؛ وضعیتی نامطلوب که در نتیجه خرید این هواپیماها فراموش خواهد شد.
به این منظور، از پرندههای خاصی بهره میگیرند که به منظور وارسی دستگاه های ناوبری و کمک ناوبری فرودگاه ها، بررسی راداری، ارزیابی میزان دقت در عملکرد راههای هوایی و…، مجهز به ابزارهای مختلفی هستند و نقشی بسیار حیاتی ایفا میکنند؛ هواپیماهایی که به نوعی زیرساخت توسعه بخش هوایی هر کشوری به شمار میآیند.
در اهمیت این نوع هواپیماها در کشورمان، همین بس که ناوگان هواپیمایی کشورمان سن و سال زیادی دارد و تنها بخش بسیار کوچکی از آن متولد سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد است (تنها ۱۸ هواپیما از حدود ۲۵۰ هواپیمای کشور). اطلاعاتی که بر مبنای آن سخت نیست به اهمیت دقت سامانه های ناوبری و کمک ناوبری پی ببریم.
علاوه بر این، کشورمان با داشتن ۴۴ «فرودگاه داخلی»، هشت «فرودگاه بین المللی درجه یک» و حدود سی و یک «فرودگاه بین المللی درجه دو»، نیاز بیشتری به داشتن چنین هواپیماهایی دارد. به ویژه اگر بدانیم توسعه صنعت هوایی در کشورمان در دستور کار قرار دارد. این را میشود از گام بلند دولت برای تجهیز هواپیمایی ملی کشورمان به انواع هواپیماهای ایرباس و بوئینگ دریافت که بخشی از هدف کلان کشورمان در منطقه، یعنی تبدیل شدن به هاب هوایی منطقه است؛ هدفی که بر اساس آن، در اختیار داشتن امثال هواپیماهای وارسی پروازی، امری بدیهی خواهد بود.
تأکید بر ضرورت در اختیار داشتن این دست هواپیماها و تجهیزات مورد نیاز برای وارسی تجهیزات ناوبری، در حالی است که متأسفانه از سقوط فالکون وارسی پروازی سازمان هواپیمایی کشوری در کیش، با مشکلات فراوانی در این خصوص دست به گریبان بودهایم، تا جایی که مجبور شدهایم وارسی پروازی فرودگاه هایمان را به کشورهای همسایه مانند پاکستان و قزاقستان بسپریم.
موضوعی که از چندی پیش با خرید یک هواپیمای مدرن واررسی پروازی پایان یافت. هواپیمای KING AIR 350، محصول شرکت دانمارکی «بیچ کرافت» که در تولید این دست هواپیماها زبانزد جهانیان است؛ شرکتی که جت های شخصی در انواع لوکس نیز تولید میکند، ولی عمده شهرتش به تولید فلایت چک هاست.
البته خرید این پرنده توسط سازمان هواپیمایی کشورمان بی حاشیه نیز نبود؛ به ویژه آنکه دست دوم و با سن دو سال خریداری شده بود و برخی بر این باور بودند، بهای پرداختی برای خریدش نیز بسیار گزاف و چند برابر نرخ واقعی بوده است؛ موضوعاتی که در قبال خرید این هواپیما در دوران تحریم، به نوعی قابل چشم پوشی به نظر میرسید.
اما آنچه اهمیت خرید این پرنده پیش از برجام و برداشته شدن تحریم ها را نشان میدهد، سفارش خرید دو فروند دیگر از هواپیماهای وارسی پروازی، به صورت مستقیم از شرکت دانمارکی و آغاز همکاری با متخصصان این شرکت برای آموزش خلبانان و تعمیرکاران ایرانی جهت پرواز با این هواپیماست که در فاز نخست با سرعتی اندک و در فاز دوم با سرعتی قابل قبول پیش رفته است.
به این صورت که درخواست خرید دو فروند فلایت چک به «اوفک» (دفتر کنترل دارایی های خارجی آمریکا، در زیرمجموعه اداره کل خزانه داری فدرال این کشور که وظیفه کنترل درخواست های تجارت با ایران بر اساس تحریم های وضع شده علیه کشورمان را دارد) داده شده و در صورت موافقت، تعداد هواپیماهای وارسی پروازی کشورمان به سه فروند خواهد رسید.
معنای این اتفاق چیزی نیست، جز استقرار این سه فروند در چند نقطه از کشور و سرویس دهی شان به فرودگاه های مجاور، در بازه زمانی کوتاه تر و به صورت منظم و دوره ای. اتفاقی مبارک که اگر بدانیم به زودی آموزش خلبانان و تعمیرکاران این هواپیماها زیر نظر مربیان دانمارکی به پایان خواهد رسید، شیرینی آن دوچندان خواهد شد.
اتفاقی خرسند کننده که اگر رخ دهد، شاید به اندازه ورود ایرباس ها به کشور سر و صدا به پا نکرده و به تیتر یک هیچ رسانه ای تبدیل نشود؛ اما چه بسا از آن بسیار مهم تر و حیاتی تر است. با این ملاحظه که امید میرود در سایه به کارگیری این هواپیماهای ویژه، میزان سوانح و حوادث هوایی در کشورمان روز به روز کاهش یافته و هم اعتماد لطمه دیده مردم تا حدودی ترمیم شود و هم مسئولان از بهانه گیری های گاه و بی گاه بابت کمبودها فارغ شده و به فکر رفع مشکلات دیگر صنعت هوایی کشورمان باشند!