چالشهای دموکراسی خواهی در خاورمیانه و شمال آفریقا

آفریقا

به نقل ازصدانیوز،نبود زیرساختهای دموکراتیک و مداخله خارجی باعث شده تا انقلاب سودان نتواند وارد مرحله دموکراتیک و حکومتی مردمی شود. تحولات سودان نشان می دهد که جنبشهای دموکراسی خواهانه در کشورهای حوزه آفریقای شمالی و خاورمیانه به ویژه در دوره انقلابی وضعیتی سست و شکننده دارند. حتی با وجود تشکلهایی که بتواند اعتراضات مردمی […]

به نقل ازصدانیوز،نبود زیرساختهای دموکراتیک و مداخله خارجی باعث شده تا انقلاب سودان نتواند وارد مرحله دموکراتیک و حکومتی مردمی شود.

تحولات سودان نشان می دهد که جنبشهای دموکراسی خواهانه در کشورهای حوزه آفریقای شمالی و خاورمیانه به ویژه در دوره انقلابی وضعیتی سست و شکننده دارند. حتی با وجود تشکلهایی که بتواند اعتراضات مردمی را سامان دهد و تداوم بخشد باز به خاطر عدم وجود احزاب قدرتمند، سندیکاهای کارگری و صنفی، نهادهای مشارکت قانونی مردمی منسجم از یک سو و تسلط نهادهای نظامی با کمک کشورهای خارجی از سوی دیگر امکان به انحراف کشیدن انقلاب وجود دارد.

نمونه متأخر از این نوع را در انقلاب سودان و الجزایر می توان مشاهده کرد. اما انقلاب الجزایر با حضور نظامیان و به دست گرفتن قدرت راهی متفاوت را فعلاً از انقلاب سودان پیموده است. در هر دو کشور نیروی نظامی ستون اصلی نظام هستند. در پاسخ به ناآرامی‌های مردم پس از برکناری البشیر و بوتفلیقه بود که در ادامه آنها به وسیله نزدیکترین همراهانشان و حکومت موقتی که به وسیله سران نظامی اداره می‌شد جایگزین شدند. هدف اصلی آنها این بود که مردم ناراضی که خود را عامل تغییر و طرفداران حرکت‌های مردمی می‌دانستند را آرام کنند. این تکرار سناریوی مصر است که به اقتضای زمینه‌های محلی با تغییرات جزئی همراه است.

ارتش سودان که ستون اصلی نظام آن است اگرچه به پشتوانه اعتراضات مردمی عمر البشیر را طی کودتایی از قدرت خلع کرد ولی این منزله انتقال قدرت واقعی به مردم نبوده است. مانند اعتراضات مصر سران ارشد نظامی و حاکمان اصلی دولت، «حسنی مبارک»، خانواده اش و نزدیکانش را برای حفظ قدرت قربانی کردند. در یکسری حرکت‌های سنجیده در آغاز آنها برای جلب اعتماد مردم خود را مدافعان جنبش‌های دموکراتیک در برابر زیاده روی های پلیس جلوه دادند سپس دیکتاتور را برکنار کردند و به یک حکومت کوچک موقتی اجازه حکومت دادند و در نهایت هویت واقعی خود را با برکنار کردن دولت انتخاب شده و با به کار بردن خشونت و روی کار آوردن دولت جعلی که ظاهر مشروع داشت نشان دادند.

همین مدل در سودان نیز در حال پیاده شدن است. مسئولان شورای نظامی سودان(Sudan’s Transitional Military Council (TMC)) بعد از آنکه کمی از شدت اعتراضات مردم این کشور پس از برکناری عمر البشیر کاسته شد از نبود شرایط لازم برای انتقال قدرت به یک دولت غیر نظامی در این کشور سخن گفتند. مسئولان مذکور اخیراً بارها اعلام کرده اند که در شرایط کنونی تشکیل دولت غیر نظامی در این کشور نوعی آشوب به شمار می رود و اخیراً نیز حتی در یک درگیری خونین حدود ۱۰۰ معترض سودانی را در جریان اعتراضات را کشت.

در حالی که سازماندهی اصلی معترضان در سودان که منجر به خلع قدرت البشیر نیز شد بر عهده رهبری انجمن اصناف سودان (Sudanese Professionals Association) بود این شورای نظامی بود که در کودتایی انقلاب را مال خود کرد و به رهبری «عوض بن عوف» در ابتدا یک حالت فوق العاده سه ماهه را اعلام کرد و اعلام کرد کشور به مدت دو سال توسط یک شخص موقت اداره می‌شود. متعاقب تداوم اعتراضات و برآورده نشدن خواستهای مردمی «عوض بن عوف» کناره گیری کرد و «ژنرال البرهان» ، بازرس نیروی نظامی به عنوان رهبر شورا تعیین شد. مخالفت‌ها برای تقاضای تشکیل یک نهاد مدنی ادامه پیدا کرد ولی این خواسته از سوی نظامیان برآورده نشد.

صرف نظر از فقدان احزاب، تشکلهای مردمی و صنفی، نهادهای مشارکت قانونی، سندیکاهای صنفی و کارگری و اگرچه انجمن اصناف سودان توانسته اعتراضات را تداوم بخشد ولی تداوم مؤثری که منجر به نتیجه تا کسب قدرت شود از سوی این نهاد سخت و دشوار است محقق شود. یکی از موانع اصلی در این راه اختلافی است که در جامعه سودان میان اسلام گراها و سکولارها وجود دارد. اسلام گراها که در دوره البشیر از او حمایت می کردند در دوره کنونی نیز ممکن است از سوی نظامیان برای کسب قدرت مورد حمایت قرار گیرند و بخش سکولار جامعه را در موقعیت ضعیف قرار دهند.

بر همین اساس است که «محمد ایوب» استاد برجسته دانشگاه میشیگان معتقد است: «دارندگان واقعی قدرت در سیستم، افسران ارشد نظامی نسبت به رهبران غیر نظامی مانند مبارک، البشیر و بوتفلیقه بسیار سخت‌تر برکنار می‌شوند. تنها فشار پایدار علیه آنها در طولانی مدت و مجموعه‌ای از رهبرانی که از سازماندهی بالایی برخوردارند و برای فداکاری‌های قابل توجه جانی و مالی برای رسیدن به هدفشان آماده اند می‌توانند به این هدف دست پیدا کنند و چنین عواملی در سودان به چشم نمی‌خورد.»

مشکل دیگر در خصوص سختی و دشواری تحقق واقعی خواست معترضان در سودان حمایتهای کشورهای خارجی از جمله عربستان، امارات و مصر از نظامیان است. عربستان و امارات بیم آن داشتند که بعد از برکناری عمر البشیر یک قدرت غیر نظامی و مردمی زمام امور را در این کشور به دست بگیرد که این مسأله می توانست در سیاستهای کلی سودان در قبال آنها به ویژه مشارکت پرهزینه سودان در تجاوز به یمن بازنگری هایی به وجود آورد. بر این اساس مهمترین انگیزه عربستان و امارات برای ورود به محور انقلاب سودان حفظ مشارکت فعال نیروهای زمینی سودان در جنگ یمن است که عقب نشینی این نیروها می تواند شکست واقعی برای سیاست های ائتلاف جنگی ضد یمن به شمار رود.

همچنین بیم آن می رفت که این انقلاب در صورت موفقیت به خود این کشورها تسری یابد. در همین راستا است که شورای نظامی سودان اخیراً اعلام کرده است که قصد دارد دفتر شبکه الجزیره قطر را در خارطوم ببندد. این اقدام در واقع به دلیل پوشش گسترده اعتراضات مردمی در سودان از سوی این شبکه صورت گرفته است.

در راستای حمایت بیشتر از شورای نظامی «محمد حمدان دقلو» ملقب به «حمیدتی» معاون رئیس شورای نظامی سودان اخیراً از عربستان و امارات بازدید داشت و با محمد بن سلمان ولیعهد سعودی دیدار و گفتگو کرد و پس از آن دیدار اعلام کرد که سودان از ریاض در برابر ایران و انصارالله یمن حمایت می‌کند و در برابر هرگونه تهدیدات خارجی، در کنار ریاض خواهد بود. وی با بیان اینکه سودان کاملاً آماده دفاع از عربستان سعودی است، تأکید کرد که نیروهای سودانی همچنان در عربستان و یمن باقی خواهند ماند. «حمیدتی» همچنین از کمک‌های نظامی سران عربستان سعودی به سودان تقدیر و تشکر کرد.

از سوی دیگر عبدالفتاح البرهان رئیس شورای نظامی حاکم بر سودان نیز به مصر و ابوظبی رفت و با عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر و محمد بن زائد ولیعهد امارات دیدار و گفتگو کرد.

یکی از دلایلی که عربستان و امارات به ایفای نقش جدی تر در تحولات سودان مبادرت کردند جلوگیری از ایفای نقش قطر و ترکیه و به طور کلی محور اخوانی در آنجا بود. قطر از حامیان البشیری بود که حاضر نشد به کمپین ضد قطری عربستان، امارات، مصر و بحرین از دو سال پیش بپردازد. لذا تحولات بعد از البشیر فرصتی خوبی برای مهار قطر در این کشور بود.

از سوی دیگر ترکیه نیز قراداد تاسیس پایگاه نظامی با البشیر را به دست آورده بود که تهدید کننده منافع عربستان، مصر و امارات در دریای سرخ بود. جزیره «سواکن» در سودان که در بخشی از تاریخ خود به عنوان قسمتی از امپراطوری عثمانی بوده، برای ترکیه که سعی دارد در دریای سرخ نقش مؤثری را بازی کند از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع بعد از سومالی این جزیره از اهمیت استراتژیک برای آنکارا برخوردار است زیرا نزدیک ترین بندر سودان به بندر استراتژیک جده عربستان در دریای سرخ است. از منظر مصر، حضور محور ترکیه، سودان و قطر به عنوان محور حامی اخوان المسلمین در نزدیکی مرزهای مصر یکی دیگر از پیامدهای گسترش پایگاه‌های نظامی ترکیه در آفریقا بود.

سناریوهای احتمالی

کشتار گسترده اخیر معترضان توسط نیروهای امنیتی سودان پرسشهای زیادی را در خصوص ماهیت حکومت آینده این کشور موجب شده است.

یک سناریوی محتمل این است که عربستان و امارات به همراه مصر در راستای تثبیت حکومت نظامیان مشابه آنچه درمصر رخ داد، حرکت خواهند کرد. اگرچه اختلافاتی میان این کشور بر سر اینکه چه کسی قدرت را به دست بگیرد در حال حاضر (عربستان از حمیدتی حمایت می کند و امارات و مصر از برهان) وجود دارد ولی در خصوص اینکه قدرت در اختیار نظامیان باشد اتفاق نظر دارند.

سناریوی دیگر این است که سودان سرنوشتی مشابه لیبی پیدا خواهد کرد که این سناریو مورد حمایت ریاض و ابوظبی است اما مصر خواهان آن نیست زیرا در همسایگی سودان قرار دارد و آسیب خواهد دید.

سناریوی سوم، تداوم اعتراضات مردمی و مقابله با نظامیان و خارج کردن کشور از چنگ شورای نظامی حاکم است. با توجه به قدرت بالای نخبگان نظامی و نخبگان صاحب قدرت و ثروت در سودان تحقق این سناریو سخت و دشوار است.

در حال حاضر نیروهای امضاء کننده اعلامیه آزادی و تغییر بالغ بر ۲۰ جریان سیاسی و فرهنگی می شوند که یکی از مهمترین نیروهای آن سندیکای احزاب سودان است که خود را به عنوان یک جریان افقی و بدون فرمانده معرفی کرده است.

همچنین یکی از مهمترین جریان های امضا کننده اعلامیه آزادی و تغییر، ائتلاف نیروهای اجماع ملی است. «نیروهای ندای سودان»، «تجمع اتحادیه معارضان» مشتمل بر هشت فراکسیون، جبهه ملی تغییر، حزب النهضه سودان و … از جمله جریانهای انقلابی سودان که امضاء کننده اعلامیه آزادی و تغییر هستند.

با بررسی اجمالی گروههای انقلابی می توان دریافت نبود انسجام لازم در میان این گروهها و نبود رهبری قدرتمند نزد معترضان از یک سو و وجود نهادهای قدرتمندی چون نظامیان در ساختار سیاسی سودان از سوی دیگر و همچنین رقابت قدرتهایی چون عربستان، امارات و مصر با ترکیه و قطر باعث می شود که چشم انداز روشنی برای به نتیجه رسیدن اعتراضات مردمی و تشکیل حکومتی مورد اجماع حداقل در کوتاه مدت وجود نداشته باشد.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید