در بودجه سال آینده نه بر مبنای صفر است و نه برمبنای عملکرد و نه برنامه؛ بنابراین از این بودجه نمیتوان انتظار تحول و حل مشکلات داشت. بودجه کل کشور 40 درصد و بودجه عمرانی 26 درصد افزایش داشته است. این یعنی بودجه عمرانی بر مبنای نرخ تورم کاهش پیداکرده است.
به گزارش نباءخبر،سید شمسالدین حسینی رئیس کمیسیون تلفیق از تصویب کلیات لایحه بودجه 1402 در کمیسیون تلفیق خبر داد. لایحهای که با تأخیر 40 روزه به مجلس رفت و از زمان ارائه آن به مجلس انتقاد بسیاری از کارشناسان را به خود اختصاص داده است.کارشناسان می گویند: تراز عملیاتی منفی،تورم 40 درصدی برای بودجه سال آینده ممکن است.افزایش بودجه نهادهای تبلیغاتی دیگر موضوعی است که سوال برانگیز شده است. در ارتباط گفتگویی با هادی حقشناس اقتصاددان انجام داده که در ادامه میخوانید:
به نظر شما تأخیر در ارائه بودجه از سوی دولت به مجلس چه اشکالاتی در برنامهریزی اقتصادی سال آینده ایجاد میکند؟
تفاوت اقتصادهای توسعهیافته با عقبمانده این است که در اقتصادهای توسعهیافته متغیرهای کلان اقتصادی قابل پیشبینی هستند اما در کشورهای جهانسومی این امر قابل پیشبینی نیست. عدم پیشبینی پذیری اقتصاد منجر به نا اطمینانی در اقتصاد خواهد شد. اثر نا اطمینانی این است که سرمایهگذاران نمیدانند در چه حوزهای میتوانند سرمایه خود را بگذارند. تأخیر 40 روزه ارسال بودجه به مجلس باعث شد که بازار و فعالان اقتصادی ندانند یا دیر بدانند که قرار است در اقتصاد چه اتفاقی بیفتد. اینکه هم صندوق بینالمللی پول و مرکز پژوهشها پیشبینی کردهاند تورم سال آینده بالای 40 درصد است خبر بد برای بخش سرمایهگذاری و مولد کشور است. از این نظر که هزینههای آنها هم افزایش 40 درصدی دارد درحالیکه آنها نمیدانند که آیا درآمدها میتوانند چنین افزایشی داشته باشد یا خیر.
به نظر شما برنامه هفتم باید در اولویت بررسی قرار گیرد یا لایحه بودجه سال آینده؟
به لحاظ علمی باید گفت برنامه هفتم ضرورت بیشتری دارد که در اولویت بررسی نمایندگان مجلس قرار گیرد. بهشرط آنکه برنامه یک برنامه مدون باشد و نهادهای دولتی و اجرایی خودشان را مقید به رعایت دستورات آن برنامه بدانند؛ بنابراین بین برنامهوبودجه، برنامه سالانه مهم است. از طرفی برنامههای توسعه در ایران اجرایی نمیشود.6 برنامه توسعه قبلی حدود یکسوم از آنها به مرحله اجرا درآمدهاست. دولتها و مجالس دوسوم بودجهها را بر طبق برنامه عملیاتی نکردهاند. به دلیل این سابقه منفی، بود و یا نبود برنامه مهم نیست. ارقام بودجه نشان میدهد که اگر برنامه هفتم امروز تصویبشده بود همتغییری در این لایحه ایجاد نمیکرد. متأسفانه از دل لایحه بودجه 1402 حل مشکلات، بحرانها، معضلاتی که کشور با آن دست گریبان است راهحل بیرون نمیآید.
پیشبینی شما درباره کسری تراز عملیاتی بودجه سال آینده چیست؟ آیا کسری بودجه خواهیم داشت یا خیر؟
رئیس سازمان برنامه بودجه گفته است از رهبری اجازه گرفتهشده تا از محل فروش نفت بهجای اینکه 40 درصد به صندوق توسعه ملی واریز شود 20 درصد آن واریز کنند. مفهوم این است که بهاندازه رقم 20 درصد دچار کسری بودجه هستیم. دولت در سال جاری با کسری بودجه مواجه است در سال آینده نیز با کسری مواجه خواهد بود. وقتی در سال جاری نتوانستیم یکمیلیون چهارصد هزار بشکه نفت در روز بفروشیم سال آینده قرار است که چه اتفاقی بیفتد که بتوان این میزان نفت فروخت؟ وقتی امسال میانگین قیمت هر بشکه 85 دلار تصویب شد اما اجرایی نشد بنابراین سال دیگر هم همین مسئله برقرار است؛ بنابراین به هر دلیلی که امسال کسری داریم سال دیگر هم کسری داریم و تراز عملیاتی بودجه هم منفی خواهد بود.
علت پیشبینی تورم بالا 40 درصد چیست؟
یکی از دلایل منفی بودن تراز عملیاتی بودجه این است که مصارف بودجه عمومی کشور در سال آینده 42 درصد افزایشیافته است؛ بنابراین 42 درصد هم باید درآمدها افزایش یابد. این جبران باید از طریق نفت، مالیات یا فروش اسناد خزانه و اموال دولت باشد؛ اما پرسش این است که آیا واقعاً سال آینده 40 درصد درآمد دولت افزایش پیدا میکند؟ حتی دولت پیشبینی کرده است 59 درصد مالیات زیاد شود. درآمدهای مالیاتی چگونه قرار است افزایش یابد؟ مصارف تحقق پیدا میکند اما آیا درآمد هم محقق میشود؟ اگر تحریم، اف ای تی اف، نفت ارزان روسیه و مؤلفههای دیگر سال آینده هم وجود داشته باشد طبیعی است که درآمدها محقق نمیشود.
نظر شما درباره اختصاص بودجه به برخی نهادها و ارگانهای تبلیغاتی که خروجی مشخصی ندارند چیست؟
در کشور هر ارگانی کار خودش را انجام میدهد و کار هر نهاد هماهنگ با سایر نهادها نیست. دهها ارگان فرهنگی در کشور وجود دارد؛ اما پرسش این است که خروجی این نهادهای فرهنگی آیا متناسب با واقعیتهای جامعه است؟ پاسخ منفی است. نکته این است که هنوز دولت و ارگانها نپذیرفتهاند که در جنگ اقتصادی هستند و آثار این جنگ را هم جدی نگرفتهاند. آثار جنگ اقتصادی را باید در طلاق، حاشیهنشینی، نرخ فقر، خودکشی و …مشاهده کرد. این مسائل نشان میدهد که دولت در یک جنگ اقتصادی قرار دارد. حال پرسش این است وقتی در چنین شرایطی هستیم نباید همه منابع برای مقابله با دشمن در جنگ تجهیز شود؟ بودجه سال جاری با بودجه سال 90 که قبل از تحریمهای گسترده بوده به لحاظ شکلی تفاوت چندانی ندارد. وقتی بودجه به لحاظ شکلی فرقی نکرده یعنی دولت جنگ اقتصادی را باور نکرده و عوارض این جنگ را هم قبول ندارد و ندیده است؛ بنابراین چه انتظاری وجود دارد که چرا فلان نهاد افزایش بودجه داشته و یا نداشته است. زمانی فلان نهاد بودجهاش به حداقل میرسد که نهاد مجری اعتقاد به جنگ اقتصادی و عوارض آن داشته باشد.
به نظر شما چرا اصلاح ساختار بودجه اتفاق نمیافتد؟
در بودجه سال آینده اصلاح ساختار اتفاق نیفتاده است. بودجهریزی یا بر مبنای عملکرد صفر وجود دارد یا بر مبنای بودجهریزی عملیاتی. بودجهریزی صفر یعنی نهادی تابهحال بودجه نگرفته اما اکنون اعلام میکند که فلان رقم بودجه میخواهد. بودجه بر مبنای عملکرد یعنی اینکه بر مبنای خروجی هزینه آن پرداخت شود؛ یعنی هزینه یک جاده ساختن چه میزان است بهاندازه همان بودجه اختصاص یابد. بودجه سال آینده نه بر مبنای صفر است و نه برمبنای عملکرد و نه برنامه؛ بنابراین از این بودجه نمیتوان انتظار تحول و حل مشکلات داشت. بودجه کل کشور 40 درصد و بودجه عمرانی 26 درصد افزایش داشته است. این یعنی بودجه عمرانی بر مبنای نرخ تورم کاهش پیداکرده است. در حقیقت پروژههای عمرانی طولانیتر تمام خواهد شد. بودجه کل کشور متناسب با تورم انبساطی بستهشده اما بودجه عمرانی را انقباضی تعریف کردهاند؛ یعنی از هر 100 ریال کسب درآمد 85 ریال صرف هزینههای جاری میشود و 15 ریال صرف کارهای عمرانی میشود. حال این در صورتی است که کل 15 درصد محقق شود که آنهم ممکن است محقق نشود؛ بنابراین از بودجه نمیتوان انتظار تحول اساسی داشت.