منتظر نباشید ایرانی‌ها کارشان را سروقت انجام دهند

تحلیل میشائیل گورگس آلمانی در خصوص خلق و خوی ایرانیان در حوزه دادوستد . اولین تجربه من با ایران به چند ماه پس از بروز انقلاب اسلامی بازمی‌گردد. همسر من ایرانی است. پیش از آن نگاه و توجه من به هند بود. مدتی هم در دانشگاه درس‌هایی در شناخت هند خواندم. ولی بعد که در هامبورگ […]

تحلیل میشائیل گورگس آلمانی در خصوص خلق و خوی ایرانیان در حوزه دادوستد .

اولین تجربه من با ایران به چند ماه پس از بروز انقلاب اسلامی بازمی‌گردد.

همسر من ایرانی است. پیش از آن نگاه و توجه من به هند بود. مدتی هم در دانشگاه درس‌هایی در شناخت هند خواندم. ولی بعد که در هامبورگ با همسرم آشنا شدم، به هند نرسیده در ایران توقف کردم.

من در آغاز چیزی جز آنچه در رسانه‌ها درباره ایران می‌نوشتند و می‌گفتند از این کشور و فرهنگ آن نمی‌شناختم. شناخت من از خانواده و خویشاوندان ایرانی شروع شد ولی بعد با ادامه تحصیل در دانشگاه و آموزش در رشته‌های مردم‌شناسی و اسلام‌شناسی، شناخت فرهنگ ایران موضوع اصلی تحصیلی‌ام شد.

توجه کنید که تا پایان سال ۲۰۱۵ که تحریم‌ها هنوز ادامه داشتند، بازرگانان آلمانی به تناسب، در رابطه با ایران محتاط بودند. پس از این‌که ایران اعلام آمادگی کرد که برنامه اتمی تاکنونی‌اش را متوقف می‌کند، گام‌های اول برای کاهش تحریم‌ها برداشته شدند. به این ترتیب در سال ۲۰۱۶ افزایش سرمایه‌گذاری و تجارت بازرگانان آلمانی در ایران را می‌توانیم ببینیم. البته از پاییز که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به مرحله نهایی رسید، باز کاهشی در این روابط مشاهده می‌شود اما به نظر من از بهار امسال باز این روابط بهتر خواهند شد.

رابطه میان ایران و آلمان پدیده تازه‌ای نیست. از سده ۱۶ این روابط آغاز شده و ایران و آلمان همواره روابط اقتصادی خوبی داشته‌اند.

تحریم‌ها در ایران کاستی‌های بسیاری در بخش اقتصادی پدید آوردند. در کشوری که بیش از ۷۰ درصد جمعیت آن زیر ۳۵ سال است، نیازهای مبرم اقتصادی خودنمایی می‌کنند. این جوان‌ها به کالاهای مصرفی بسیاری علاقه نشان می‌دهند و بالقوه خریدار آنها هستند. نمونه دیگر راه‌سازی است که نیاز شدید به آن هست و به این ترتیب این بخش هم بالقوه بازار خوبی است. به طور کلی کشوری که جمعیت‌اش در عرض ۳۷−۳۸ سال از بروز انقلاب تا کنون دو برابر شده و به ۸۰ میلیون رسیده، بازار خوبی برای بازرگانان آلمانی است.

در هر کشور و ملتی شاخص‌های فرهنگی هست که برای دستیابی به کفایت و صلاحیت و شناخت فرهنگی باید به آنها توجه کرد. اینها ویژگی‌هایی هستند که در فرهنگ‌های گوناگون چه آلمان باشد چه ایران به چشم می‌خورند. مثلا برخورد ایرانی‌ها با زمان و زمان‌بندی طور دیگری است تا آلمانی‌ها. ما یک زمانی کار می‌کنیم یعنی در یک زمان مشخص تنها به انجام یک کار مشخص می‌رسیم، به عبارت دیگر هم‌زمان چند کار را با هم انجام نمی‌دهیم. درصورتی که ایرانی‌ها این کار را می‌کنند به همین خاطر انجام کارها در ایران زمان بیشتری می‌برد. حالا کسی که می‌خواهد با ایرانی‌ها تجارت کند، باید برای درازی مهلت‌های پرداخت و اجرای قرار و مانند این‌ها تفاهم داشته باشد.

ایرانی‌ها به قراری که می‌گذارند، شدیدا وفادار هستند و قاعدتا مشکلی هم پیش نمی‌آید؛ ولی گاه تأخیر در کار و پرداخت هست. حالا یا نقدینه نیست یا مسائل دیگر پیش می‌آید.

شاخص‌ها و هنجارهایی که من نام می‌برم، ثابت و تغییرناپذیر نیستند. اینها تنها جهت و سمت و سوی رفتار انسان‌ها را نشان می‌دهند. روشن است که این هنجارها و ویژگی‌ها در مناطق گوناگون ایران که یک کشور چندملیتی است هم فرق می‌کنند. آذری‌ها با جنوبی‌ها فرق‌هایی دارند و کردها با شمالی‌ها.

فرزندان من هردو بزرگ شده‌اند. کوچک که بودند ما فکر این را نکردیم که به چه شیوه و شگردی باید تربیت‌شان کنیم. البته که مثل همه جا و در همه خانواده‌ها حتما تنش هم بوده ولی بیشتر تفاهم بوده و هرکدام از ما می‌کوشیده از فرهنگ دیگری بهترین‌ها را انتخاب کند. فرزندان من البته چون در فضای فرهنگی آلمان رشد کرده‌اند، بیشتر از اینجا مایه گرفته‌اند ولی حالا که بزرگ شده‌اند، گاه متوجه می‌شوم که ویژگی‌هایی از فرهنگ ایران را هم گرفته‌اند. برای نمونه برخورد پسر من با زمان با برخورد خود من فرق می‌کند. او در زمان‌بندی مانند ایرانی‌ها انعطاف بیشتری دارد.

من شناخت فرهنگ‌های دیگر را غنای ذهنی می‌دانم و آشنایی با همسرم هم شانس بیشتری برای این غنای فرهنگی بود.

من این کتاب را از نظرگاه یک آلمانی نوشته‌ام ولی طبیعی است که ایرانی‌ها هم می‌توانند از آن برای رفتار با آلمانی‌ها با آموزه‌هایی آشنا شوند.

جز همان زمان‌بندی که گفتم، یکی این است که باید حتما توجه داشت که ایران یک جمهوری اسلامی است و فرد مسافر و تاجر باید بداند که این امر رفتارهای سازگار با آن را می‌طلبد. دوم اینکه ایرانیان در کار تجارت هم شخصی و رابطه‌پسند هستند درصورتی‌که آلمانی‌ها حواس‌شان در درجه اول متوجه موضوع معامله است. ایرانیان نخست باید بدانند که با چه کسی تجارت می‌کنند، ولی آلمانی‌ها اول می‌پرسند چه چیزی معامله می‌شود. در پایان هم باید تأکید کنم که چون ایرانیان ملت مهمان‌نوازی هستند، یک آلمانی باید اهمیت این پدیده را درک کند. و باید دعوت میزبان را بپذیرد و او هم به موقع از او دعوت کند.

منبع : ساعت ۲۴


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید