آنچه درباره هارپ و دزدیدن ابرها از آسمان ایران می‌دانیم

به نقل از منابع خبری

هیچ منبع علمی و هیچ شخصیت علمی حتی خارج از خاک آمریکا و حتی در کشورهایی که دشمنی دیرینه با آمریکا دارند هرگز نتوانستند حتی یک واقعیت ساده علمی هم برای آن‌که بگویند پروژه هارپ یک سلاح محیط زیستی است، بیاورند. اما چه کسانی بر طبل سلاح بودن هارپ کوبیده‌اند.

به  گزارش نبأخبر، هارپ یک پروژه پژوهشی علمی است که توسط آمریکا از سال ۱۹۹۳ کلید خورد و هدفش بررسی یونوسفر، این لایه حیات بخش زمین است. یونوسفر در بالاترین لایه اتمسفر قرار دارد و طول آن از ۴۸ کیلومتر تا ۹۶۵ کیلومتر هم می‌رسد. کارش ربودن پرتوهای فرا بنفش و پرتو ایکس از خورشید است تا سلامت زمین به خطر نیافتد. اگر این لایه به هر دلیلی به خطر بیافتد، زندگی در زمین به خطر می‌افتد و حتی می‌تواند زندگی را غیرممکن کند. هارپ روی چنین چیزی مطالعه می‌کند. ارتش آمریکا به همراه ۱۵ دانشگاه معتبر دیگر این مطالعات را انجام می‌دادند و برای این‌کار فقط از امواج رادیویی استفاده می‌کنند.

هیچ منبع علمی و هیچ شخصیت علمی حتی خارج از خاک آمریکا و حتی در کشورهایی که دشمنی دیرینه با آمریکا دارند هرگز نتوانستند حتی یک واقعیت ساده علمی هم برای آن‌که بگویند پروژه هارپ یک سلاح محیط زیستی است، بیاورند. اما چه کسانی بر طبل سلاح بودن هارپ کوبیده‌اند.

نخستین‌بار روزنامه پراودا در روسیه این نظریه را مطرح کرد که آمریکا سعی دارد با هارپ کنترل محیط زیست جهان را در دست بگیرد. بدون هیچ نظریه و یا واقعیت‌های علمی. هوگوچاوز، رئیس جمهوری متوفی ونزوئلا که دوستی قدیمی با احمدی‌نژاد، رئیس جمهور سابق ایران داشت هم روی سلاح محیط زیست بودن هارپ سر و صدا کرد و حتی مدعی شد زلزله هائیتی در سال ۲۰۱۰ کار آمریکا بوده و از هارپ برای آن استفاده شده‌است.

شبکه پرس تی‌وی ایران هم در زمان احمدی‌نژاد یک قدم بزرگتر برداشت و اعلام کرد که هدف آمریکا برای ایجاد زلزله ایران بوده و اشتباهی امواج این خراب‌کاری به هائیتی خورد. همه این‌ها غیر علمی و بدون واقعیت‌های قابل استناد مطرح شدند. مثل همه نظریه‌هایی که تا کنون بدون استناد حتی به یک خط مبحث علمی درباره هارپ گفته شده و از نظر دانشمندان جهان، خنده‌دار بودند.

واقعیت این است که بشر تا این لحظه قادر به کنترل و به دست گرفتن وضعیت آب و هوا به نفع خود نیست. اگر پروژه‌ای مثل هارپ می‌توانست چنین‌کاری انجام بدهد، هرگز آمریکا بیشترین خسارت سالانه از توفان‌هایی که اقیانوس اطلس روانه سواحل این کشور می‌کند، نمی‌خورد. توفان‌هایی که مرگبار و هم به شدت مخرب هستند و حتی بودجه‌های میلیاردی برای جبران آن صرف می‌شود.

اما ماجرای یک عکس جنجالی چیست؟ عکسی که خیلی سر و صدا به پا کرده‌است. کوه‌های ترکیه در این عکس پر از برف هستند و کوه‌های ایران حتی بارانی هم نیستند. برخی که عمدتا مدافعین خودخواسته دولت سیزدهم هستند، در شبکه‌های اجتماعی ادعا می‌کنند که ابرها بالای سر ایران دزدیده می‌شوند. نظریه‌ای صد در صد غیرعلمی که به هیچ وجه قابل اثبات نیست و آدم‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند هیچ چیزی درباره جغرافیا، اقلیم و هواشناسی نمی‌دانند. اما بیایید واقعیت را آنطور که هست ببینیم.

دریاچه وان و دریاچه ارومیه اگرچه به هم نزدیک به نظر می‌رسند اما اقلیم این دو دریاچه به هیچ‌وجه شبیه به هم نیست. حتی سیاست‌گذاری‌هایی که برای بقای هر دو دریاچه انجام می‌شود هم شبیه به هم نیست. مثلا اگر سیاست‌گذار طرف ترکیه از شیوه سیاست‌گذاری‌های طرف ایرانی برای احیاء یا نجات دریاچه ارومیه با خبر شود، قطعا از خنده روده‌بر می‌شود. اما فراتر از سیاست‌گذاری، اقلیم هم مهم است. دریاچه وان در ارتفاع بیش از دو هزار متر از سطح دریا واقع شده اما دریاچه ارومیه در ارتفاع ۱۲۰۰ قرار گرفته‌است. اعتراض به برف در محدوده دریاچه وان از سوی برخی کاربران معلوم‌الحال شبکه‌های اجتماعی به این‌که چرا آن‌جا برفی است و این‌طرف نه پس ابرهای ما را با هارپ دزدیدند، مثل این است که اهالی ورامین بگویند چرا آب و هوای ما با ولنجک در تهران تا این حد متفاوت است در حالی که فاصله‌ای هم با هم نداریم پس ولنجکی‌‌ها ابرهای ورامینی‌ها را می‌دزدند.

بارها شده که در ولنجک هوا برفی اما در وسط شهر تهران فقط باران می‌بارد و شهرری و باقر شهر و کهریزک هم هوا آفتابی است. لابد این بدان معناست که ولنجکی‌ها از هارپ استفاده می‌کنند تا برف فقط برای خودشان ببارد.

بین مرز ایران و ترکیه، یک رشته کوه بزرگ قرار گرفته است. ابرها باید از روی این رشته کوه که ارتفاع آن تا ۲۳۰۰ از سطح دریا هم می‌رسد عبور کنند. درست همین کوه‌هایی که در این عکس دیده شده‌است. این سطح از ارتفاع و البته مرطوب بودن محیط که می‌تواند دما را تا اندازه باران و برف کاهش دهد، موجبات بارندگی را هم فراهم می‌کند. اما در ایران چه اتفاقی افتاده‌است.

یک نقشه دیگر اطلاعات خوبی به ما می‌دهد در این نقشه میزان شدت دما در دو طرف ایران و ترکیه را به خوبی نشان می‌دهد. هرقدر به آبی نزدیک‌تر باشیم به معنای دمای منفی صفر است و هرقدر به سبز نزدیک باشیم نشانه دمای بالای ۵ یا ۱۰ درجه است. محدوده دریاچه ارومیه نه تنها سبز رنگ نشان داده می‌شود که حتی در بخش‌هایی از آن به رنگ نارنجی هم دیده می‌شود. یعنی دمای بیش از ۱۵ درجه سانتی‌گراد. کسانی که انتظار بارش در این دما را دارند، یعنی هیچی درباره هواشناسی نمی‌دانند.

حرکت ابرهای بارانی به سمت ایران بیشتر غربی شرقی است. یعنی ابرهای بارانی پس از شکل‌گیری در مدیترانه به سمت ایران حرکت می‌کنند و هرجا میزبان خوبی برای باریدن داشته باشند، بارانی می‌شوند وگرنه به دلیل شدت دما، از بین می‌روند. رطوبت و پوشش گیاهی بهتر عامل بارانی شدن ابرها هستند. همان‌هایی که در ایران از دست رفته‌است. ابرها از یک سمت دیگر هم به ایران می‌آیند، از جنوب به شمار در اقیانوس هند. اما معمولا به دلیل وجود این بخش از زمین در نوار گرم، چیزی به ایران نمی‌رسد و برای همین است که جنوب ایران چندان بارانی نیست.

مداخلات بیش از حد در محیط زیست ایران باعث شده تا در زمین رطوبتی نماند تا میزبان ابرهایی باشد که برای باریدن نیاز به دمای پایین دارند. در واقع این دما در سطح زمین در ایران به شدت بالا رفته چون حق آبه تالاب‌ها و دریاچه ارومیه داده نشده، آب‌های زیرزمینی حتی تا عمق ۲۰۰ متر و بیشتر هم بلعیده شده، در اغلب رودخانه‌ها سد زده شده که در تابستان گرم، آب پشت آن‌ها تبخیر می‌شود و همین باعث کاهش میزان تراز آب‌شان شده است. فقط این‌ها نیست، کشاورزی بی‌ضابطه آن‌هم با روش‌های سنتی و قدیمی، نابودی پوشش گیاهی در هر نقطه‌ای از ایران، بی‌درایتی و بی‌کفایتی درباره دپوی زباله‌های شهری که میزان هر روزشان در شهرهای بزرگ به بیش از یک میلیون تن هم می‌رسد و همه آن‌ها تولید کننده گازهای متان هستند. همان گازهایی که به راحتی ابرها را فراری می‌دهند. اغلب‌ شهرها با آلودگی هوا دست و پنجه نرم می‌کنند که بخش مهمی از این‌هم ناشی از سوختن بنزین بی‌کیفیت و مازوت سوزی کارخانه‌جات است. هزار و یک بلا بر سر محیط زیست ایران آورده شده و بعد می‌گویند، آمریکا هارپ می‌زند، ابرهای ما را می‌دزد!

بحران محیط زیست در ایران، از مرحله هشدار هم رد شده و البته وضعیت امروز فقط به عملکرد دولت فعلی محدود نمی‌شود. همه دولت‌های قبلی غلفت‌های بزرگی کرده‌اند و دولت فعلی هم تلاشی برای حل بحران‌های قبلی که نمی‌کند، کوتاهی هم می‌کند. همه این‌‌ها دست به دست هم داده تا در بحران تغییرات اقلیمی که خیلی جدی پیش می‌رود، ایران جزء اولین قربانی‌های آن باشد. سال ۲۰۲۴ در حالی آغاز شده که خبری از کریسمس سفید، یا همان برف‌های عجیب کانادا نیست. لحظه تحویل سال، دمای هوا در تورنتو به صفر هم نرسید. بحران تغییرات اقلیمی جدی‌است اما ایران یکی از غافل‌ترین کشورها در توجه به این تغییرات است.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید