به نقل از صدانیوز ، مروری بر وضعیت برداشت آبهای زیرزمینی، مصرف ۱۱۰ درصدی آبهای تجدیدپذیر، کمبارشی ۱۱ ساله، گسترش خشکسالی در ۹۷ درصد مساحت ایران، خشکی تالابها و دریاچهها، بحران کمبود آب شرب در تعدادی از شهرهای کشور نمایانگر وضعیت بحرانی آب کشور است. عیسی کلانتری هم که سابقه وزارت در وزارتخانه جهاد کشاورزی دارد […]
به نقل از صدانیوز ، مروری بر وضعیت برداشت آبهای زیرزمینی، مصرف ۱۱۰ درصدی آبهای تجدیدپذیر، کمبارشی ۱۱ ساله، گسترش خشکسالی در ۹۷ درصد مساحت ایران، خشکی تالابها و دریاچهها، بحران کمبود آب شرب در تعدادی از شهرهای کشور نمایانگر وضعیت بحرانی آب کشور است.
عیسی کلانتری هم که سابقه وزارت در وزارتخانه جهاد کشاورزی دارد و طی یک سال گذشته به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست میکند، یکی از آن مدیرانی است که طی سالهای گذشته بارها در مورد بحران آب سخن گفته و در مورد مصرف بیش از حد آبهای تجدیدپذیر و زیرزمینی هشدار داده است. او در پاییز سال ۹۴ اعلام کرد که بر اساس پروتکلهای سازمان ملل متحد حق داریم که فقط از ۴۰ درصد آبهای تجدیدپذیر استفاده کنیم اما در حال حاضر ۸۶ درصد از آبهای تجدیدپذیر کشور مورد بهرهبرداری قرار میگیرد یعنی ایران بالاترین مصرفکننده آبهای تجدیدپذیر در جهان است.
جالب این است که طی سه سال گذشته با وجود آگاهی به مشکل کمبود آب، مسیر گذشته طی شده است و از ۸۶ درصد مصرف آبهای تجدیدپذیر به ۱۱۰ درصد رسیدهایم. این موضوع را کلانتری طی چند ماه گذشته، یعنی دقیقا در بازهای که به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور انتخاب شده است؛ اعلام کرده است.به گفته او این کار به معنای خودکشی است.
این اعداد و ارقام با بررسی وضعیت خشکسالی کشور آن هم خشکسالی بلندمدت به طور کامل قابل اثبات است. بر اساس آخرین گفتههای صادق ضیائیان – رئیس مرکز ملی خشکسالی کشور – ۹۷ درصد مساحت ایران را خشکسالی درازمدت و انباشته در برگرفته است و همین موضوع، وضعیت وخیم ذخیره آبی کشور را در مناطق مختلف نشان میدهد.
وضعیت وخیم آبی ایران را رئیس سازمان هواشناسی هم تایید میکند و با اشاره به اینکه در ۱۱ سال گذشته بارشهای کشور به بالای نرمال نرسیده است، به ایسنا میگوید: کمبود بارش پیدرپی و افزایش ۱.۵ درجهای دمای ایران پیامدهای روشن تغییر اقلیم است که بحران آب ایران را تشدید کرده است البته بخشی از بحران آب، ریشه در توسعه ناپایدار دارد که بیش از حد توان اقلیم منطقه بارگذاری شده است.
داود پرهیزکار که بیتوجهی به شرایط اقلیمی ایران را مهمترین دلیل پیشامد بحران آب در ایران میداند، تاکید میکند که به جای مقابله یا مبارزه با اقلیم ایران، باید با آن سازگار شویم. باید قیول کنیم که ایران یک کشور کمآب است و در منطقهای خشک و نیمه خشک قرار گرفته است.
لازم به ذکر است سازمان هواشناسی کشور که نمایندگی هیات بینالدولی تغییر اقلیم (IPCC) را برعهده دارد، مدتها پیش زنگ تغییر اقلیم را در ایران به صدا درآورده و وقوع آن را در ایران اعلام کرده است. به همین علت رئیس سازمان هواشناسی با تاکید بر مستند بودن تغییر اقلیم رخداده در ایران، میگوید: شواهد و اندازه گیریهای صورت گرفته در سازمان هواشناسی طی ۵۰ سال گذشته، نشان میدهد که تغییر اقلیم در ایران رخ داده است و برای اثبات آن مدرک داریم.
استادان دانشگاه هم بحران آب ایران را قطعی میدانند. در همین زمینه علی مریدی – کارشناس مدیریت منابع آب و استاد دانشگاه شهید بهشتی – در گفتوگو با ایسنا تاکید میکند که بحران آب در ایران قطعی است و این موضوع با عدد و رقم قابل اثبات است. اگر نسبت میان «میزان مصرف آب» و «میزان آب موجود» را اندازهگیری کنیم و عدد به دستآمده از این شاخص بالای ۰.۴ باشد وارد تنش آبی میشویم و در صورتی که بالای ۰.۹ باشد به مرحله بحران آب میرسیم. نکته تاسفبار اینکه در بسیاری از مناطق کشور ما این عدد به نزدیک «یک» میرسد و حتی در شهرهایی مثل مشهد و اصفهان نسبت مصرف آب به میزان آب موجود از عدد یک هم بیشتر است. بهطور کلی در فلات مرکزی ایران از جمله استانهای اصفهان، کرمان، یزد، سمنان و خراسان عمده برداشتها از آبهای زیرزمینی است.
مهدی میرزایی – استاد دانشگاه آزاد تهران مرکز که دکترای مدیریت منابع آب دارد – ضمن تایید وضعیت نگرانکننده آب ایران معتقد است: ایران بحران آب ندارد بلکه ورشکستگی آبی دارد و مدیریت نکردن بحران آب، کشور را دچار ورشکستگی آبی کرده است. ورشکستگی آبی شرایطی است که بحران را دیده، لمس کرده و آثار ناشی از آن را متحمل شدهایم اما هیچ وقت کاری برای حل آن انجام ندادهایم. ورشکستگی، موقعیتی پیچیده است که در نتیجه بیتوجهی به بحران ایجاد میشود یعنی چرخه اقدامات اشتباه به قدری تکرار شده است که دیگر امکان هیچ بهبودی وجود ندارد.
به گزارش ایسنا، همانطور که گفته شد دولتمردان خود بارها بر کمآبی و خشکی مناطق مختلف کشور بهویژه مرکز اعتراف کردهاند و برای جبران این محدودیتهای آبی گسترده تصمیماتی مثل سدسازی، بارورسازی ابرها و حتی انتقال آب از طریق کانال گرفتهاند. قطعا بُعد مهم در حل بحران آب بررسی علمی چنین طرحها و پروژهایی است تا اثربخشی آنها از نگاه کارشناسان هم مورد تایید قرار گیرد. باورسازی ابرها ایدهای است که حداقل در یک سال اخیر بارها از سوی وزارت نیرو به عنوان راهکار مهم برای جبران کمآبی استانهای خشک مثل یزد مطرح شده است. جالب اینکه این طرحهای پرهزینه به هیچ وجه مورد تایید سازمان هواشناسی کشور – که بیشترین متخصصان آب و هواشناسی و اقلیمشناسی را دارد – قرار نگرفته است.
به همین علت رئیس سازمان هواشناسی بارورسازی ابرها را ایده ژولورنی میداند و به ایسنا میگوید: مطمئنا بارورسازی ابرها مشکل کم آبی را حل نمیکند. ۷۰ سال از بارورسازی ابرها در جهان میگذرد و تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام و منتشر شده است و نتیجه این تحقیقات تاکید دارد که باروری ابرها راه حل رفع مشکل خشکسالی و کم آبی نیست بنابراین کشورهایی که در دنیا صاحب تکنولوژی بارورسازی ابرها هستند این شیوه را رها کرده و سراغ مدیریت منابع آب رفتهاند.
پرهیزکار انتقال آب خزر به مناطق مرکزی کشور و انتقال آب دریای عمان به کرمان به منظور ایجاد صنعت فولاد را دیگر ایده ژول ورنی دانسته و معتقد است: این ایدهها همگی تخیلی است. انتقال آبها مثل همان ایده تمیز کردن هوای تهران با هواپیما است که زمانی عدهای خواستند با هواپیمای سم پاش آب بپاشند و با این کار هوا را تمیز کنند؛ کاری که باعث شد همه دنیا به ما بخندند. اینها همه ناشی از فکرهای بیمار است که شب خوابنما و صبح بلند میشوند و طرحی را بدون داشتن مبنای علمی اجرا میکنند.
واقعیت آن است که کارشناسان، باورسازی ابرها و انتقال آب را به عنوان راهکار دائمی حل بحران آب رد میکنند و تاکید دارند که اول از همه سازگاری با اقلیم خشک و نیمه خشک ایران مورد توجه قرار گیرد و باید هر تصمیمی برای توسعه با محوریت همین موضوع باشد. در همین راستا از بارگذاری جدید در مناطق کمآب خودداری شود و حتی طرحهای توسعهای اجرا شده مورد بازبینی قرار گیرد. افزون بر این برخی اقتصاد آب را راهکار اساسی برای حل بحران آب مطرح میکنند. راهکاری که علی مریدی، – کارشناس مدیریت منابع آب – تاکید زیادی روی آن دارد و میگوید: قیمتگذاری و وضع مالیات برای آب، نوعی ابزار کنترلی برای مصرف آن ایجاد میکند و بهطور قطع باعث کاهش مصرف آب و حفظ ذخایر آبی کشور میشود. از سوی دیگر این روند باعث ایجاد درآمد برای دولت میشود و دولت حتما باید این سرمایه کسبشده را برای بهبود راندمان آب خرج کند.
مهدی میرزایی – دیگر کارشناس مدیریت منابع آب – هم پذیرش ورشکستگی آبی (water bankruptcy) را مهمترین راهکار خروج از بحران کنونی میداند و تاکید میکند: باید بپذیریم که در بنبست آبی قرار داریم و حتما این موضوع مهم را با مردم در میان بگذاریم چون پذیرش ورشکستگی آبی، مهمترین کار در شرایط موجود است.
این کارشناس همچنین آب مجازی را راهکاری مهم برای حل بحران آب میداند و به ایسنا میگوید: بسیاری از کشورهای دنیا از جمله عربستان، اسرائیل، چین و ژاپن که توان تولید برخی محصولات را ندارند از طریق همکاری با سایر کشورها به سمت تولید آن در یک سرزمین دیگر میروند و با این کار ضمن تامین محصول مورد نیاز، منابع آب خود را هم مدیریت میکنند بنابراین ما هم میتوانیم از طریق همکاری با همسایهها این موارد را مدیریت کنیم.
متاسفانه ایران یکی از بزرگترین واردکنندگان آب مجازی دنیا است در حالیکه میتوانست با کشورهای همسایه در این زمینه همکاری کند، بهطوری که با احداث سد و تنظیم آب بتواند کاشت محصولات را در خارج از سرزمین ایران دنبال کند. متاسفانه فضایی برای گفتوگو در این زمینهها وجود ندارد تا بتوانیم با کشورهای حاشیه خلیج فارس، عراق و افغانستان کنار بیاییم. افزون بر این، عدم ضمانت اجرایی قوانین حوزه آب یک مشکل بزرگ در حوزه آب است. اجرا نشدن قانون حفظ حریم رودخانهها یا قطع آب مشتریان پرمصرف از جمله قوانینی است که به اجرا نمیرسد.
اینها نمونههایی از راهکارهای کارشناسان برای حل بحران آب ایران است اما واضح است که قبل از دستیابی به هر راهکار عینی و عملی، مقامات ارشد کشور نیاز به یکپارچگی در نظر و عمل دارند. موضوعی که مورد انتقاد شدید معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست هم قرار گرفته است. مسعود تجریشی به عملکرد برخی نمایندگان ملت خرده گرفته است و به ایسنا میگوید: متاسفانه برخی نمایندگان در رای و تصمیم یکپارچگی ندارند. برای مثال تعداد قابل توجهای از نمایندگان در مجلس حرف از کمآبی و ضرورت حل بحران آب میزنند اما وقتی به شهر خود میروند برای ما نامه می فرستند که باید سد ساخته یا آب رها شود.
«بحران آب» یا به عبارت دقیقتر «ورشکستگی آبی» کشورمان قابل انکار نیست و اساسا تنشهای اجتماعی رویداده طی سالهای اخیر، فرصت هر انکاری را از مسئولان میگیرد. با این وجود هنوز هیچ استراتژی روشنی برای حل بحران آب وجود ندارد و برخی مسئولان همچنان بر راههای رفته و خطاهای گذشته اصرار دارند و به عبارتسادهتر هنوز به ارزش و اهمیت آب در ایران واقف نشدهاند.
با اینکه کشور در شرایط حاضر، با مشکلات مختلف اقتصادی و سیاسی و … دست و پنجه نرم میکند، اما قطعا محیط زیست اولویت کمتری از اینها ندارند و چه بسا که ریشه برخی مشکلات اقتصادی امروز ناشی از بیتوجهی به “آب” این کالای استراتژیک است و ناگفته پیداست که تداوم بیتوجهی به آب معضلات امنیتی جدی به همراه خواهد داشت. لازم است بخشهای مختلف حاکمیت تصمیمی عاجل و در عین حال علمی برای حل بحران آب ایران بگیرند.