فلسفه تنبیه در مدارس با وجود گذشت سال های متمادی از دوران پر دردسر مشروطه که فلک کردن در کلاس های درس را مرسوم کرده بود،هنوز منسوخ نشده است. اردیبشهت ماه از قول بابک نکویی یکی از کارشناسان حوزه آموزش و پرورش پیرامون علل تنبیه در مدارس نوشت: میزان خطا در جامعه معلمان که بهترین […]
فلسفه تنبیه در مدارس با وجود گذشت سال های متمادی از دوران پر دردسر مشروطه که فلک کردن در کلاس های درس را مرسوم کرده بود،هنوز منسوخ نشده است.
اردیبشهت ماه از قول بابک نکویی یکی از کارشناسان حوزه آموزش و پرورش پیرامون علل تنبیه در مدارس نوشت: میزان خطا در جامعه معلمان که بهترین قشر اجتماع هستند، بسیار پایین است، آمار تخلفات اداری در آموزش و پرورش به نسبت سایر دستگاهها بسیار اندک است چرا که معلمان سختکوش و صالح هستند!
به گفته او تمام معلمانی که در آموزشوپرورش استخدام میشوند، دورههای تربیت معلم را طی نکردهاند. معلمان حق التدریس یا قراردادی که برای کارهای دفتری به کار گرفته شدهاند پس از طی تحصیلات دانشگاهی بدون گذراندن دورههای تربیت معلم به کلاس درس وارد شدند، این افراد دورههای لازم را برای تربیت معلم طی نکردهاند. گزینش معلم باید تخصصیتر شود و به جز صلاحیتهای اخلاقی و اعتقادی به صلاحیتهای عمومی و تخصصی توجه بیشتری شود یعنی در رشتهای که قرار است فرد استخدام شود صلاحیت عمومی، میزان آشنایی با روانشناسی تربیتی و صلاحیتهای تخصصی رشته مورد تدریس مدنظر قرار بگیرد.
حالا سوال اینجاست این فرهنگیان که بهترین قشر اجتماع نسبت داده شده اند چطور به خود اجازه می دهند با خشونتی که با رفتار اشتباه یک دانش آموز بروز یافته است حد و حدود خود را بشکنند و بدون اندکی تفکر و حتی ترس از نتیجه کار غیراخلاقی خود اقدام به چنین کار تاسف باری کنند؟!هرچند عقیده ای برخی افراد بر این است که “بالاخره معلم هم همانند والدین در هنگام عصبانیت از کوره در می رود و به فکر تنبیه بدنی می افتد!
مهدی احمدی کارشناس تعلیم و تربیت در این رابطه معتقد است: اگر معلم از کمبود حقوق یا تأخیر در پرداخت اضافهکار ناراضی بوده و مجبور است به شغل دوم روی آورد، تبعات منفی این موضوع نباید دامنگیر دانشآموزان شود در حقیقت معلم باید هنگام ورود به کلاس درس برای تربیت و علم آموزی دانشآموزانش تلاش کند و فشارهای روانی تحمیل شده از سوی جامعه را سر دانشآموزان خالی نکند.
احمدی به خبرگزاری تسنیم گفته بود: باید توجه داشت، دانشآموزی که تنبیه میشود از درس و مدرسه و گاه معلم متنفر شده و همین موضوع اثرات منفی بسیاری را بر روند ادامه تحصیل او برجای میگذارد و چه بسا دانشآموز به خاطر همین مسئله به ترک تحصیل فکر کرده و آن را عملی کند.
آییننامه اجرایی مدارس و مصوبه ۶۵۲ در سال ۱۳۷۹ مربوط به موضوعات اجرایی و بحث تنبیه در مدرسه است؛ در فصل ششم این آییننامه موضوع مقررات انضباطی عنوان و مربوط به دانشآموزان و مسئولان مدرسه است.
در این فصل و از ماده ۷۳ تا ۸۱ موضوع تنبیه عنوان شده است که در آن منظور تنبیه جسمی نیست و به معنای آگاه ساختن قصور و سهلانگاری دانشآموز نسبت به انجام وظایف خودش است؛ مدیر مدرسه هم باید قبل از اعمال هرگونه تنبیه از وضعیت و موقعیت دانشآموز آگاهی داشته باشد و در جستجوی انگیزه و علت تخلف باشد و نسبت به رفع آن اقدام کند.
حالا مصداق ضرب المثل “چوب معلم گله هرکی نخوره خله” را تنها میتوان در کمربندهای چرمی و شلنگ های آب رها شده در حیات مدارس و بدتر از آن فرو کردن مداد در پیدا کرد و داستانی که بعد از شکایت اولیای دانش آموز تنبیه شده و پیگیری های بی سرانجام مسئولین مربوط بارها و بارها تکرار شده و می شود،البته با وسایل جدید تر و ابزاری مدرن تر!