دکتر منذر اسحاق، کشیشی در بیتلحم، در وعظ خود به مناسبت میلاد مسیح با عنوان «مسیح در آوار: مناجات سوگ» چنین گفت: «اگر بنا بود عیسی امروز زاده شود، زیر آوار در غزه زاده میشد.»
به گزارش نبأخبر،سال نوی مسیحی در حالی آغاز میشود که زادگاه عیسی مسیح گرفتار جنگ، خون، ویرانی، مرگ و خشم است. سرزمینی که جسم زمینی پیامبر مسیحیت، یا به روایت مسیحیان، تجسم زمینی فرزند خدا، از مادرش، مریم مقدس پای به دنیای فانی گذاشت، فلسطین، درگیر جنایتی است چنان مداوم که فرصت سوگواری برای بازماندگان نیست، اگر بازماندگانی باشند و اگر فرصت حیاتی. جایی که مادر مسیح به آن پناه برده بود، حالا وطن انبوه بیپناهان است و کلیسایی با عمر چندین قرن، از قدیمیترین کلیساهای جهان هم از بمباران اسرائیلیان بینصیب نمانده است. «سرزمین مقدس» به روایت مسیحیان، چنان ویران و مجروح است که امسال کریسمس را جشن نگرفت و سال نو را نیز. بیتلحم که مسیحیان جهان آن را بهعنوان محل به دنیا آمدن حضرت عیسی محترم میداشتند، هر سال جشن ولادت مسیح را با شکوه و آیین برگزار میکرد اما امسال درحالیکه در اندک قلمرو باقیمانده برای وارثان این سرزمین، بمباران و خشونت حاکم است، کریسمس «لغو» شد. بخشی از تزئینات جشن کریسمس در این روز در میلیون خانه در سراسر جهان، بازسازی مینیاتوری صحنه ولادت مسیح است، با مجسمههایی کوچک از مریم، عیسای نوزاد و خردمندانی که از سرزمین پارس به تبریک و تعظیم آمده بودند. امسال اما در بیتلحم، بهجای صحنه تولد مسیح، «زایش عیسی زیر آوار» را بازسازی کردند، با مجسمه کودکی بهعنوان نماد مسیح که به جای آغوش مادرش، در میان آوارهاست.
غمبار اینکه انبوهی از مسیحیان غرب، آنهایی که سفر به این سرزمین در ایام کریسمس و سال نو را افتخاری میدانستند، کریسمس و سال نو را در حالی گذراندند که رنج و ویرانی در سرزمین تولد دین و پیامبرشان، خمی به ابرویشان نیاورد. کثیری از پیروان او، در حالی در سرودهایشان مدح و ثنای «مادر مقدس» و فرزندش را خواندند که در موطن او، همکیشانشان مثل همه مردم فلسطین، کشته میشوند، داغدار میشوند، گرسنهاند، زخمیاند، وحشتزدهاند و هر لحظه سایه مرگ را بالای سر خود میبینند، اگر آرزویش را نکنند. امکانات درمانی، پزشکان، پرستاران، بیمارستانها و داروها چنان در وضعیت بحرانی هستند که انبوهی از زنان باردار فلسطینی، جایی برای مراجعه و رسیدگی ندارند، زایمان طبیعی یا سزارین را بدون داروی بیهوشی و بیحسی، در شرایطی بدون ملزومات بهداشتی، تحمل میکنند و اگر خود و فرزندشان از این فرایند زنده بگذرند، اگر مشکلات کوچکی که هر جای دیگر دنیا با اندکی رسیدگی حل میشوند، جان خود یا فرزندشان را نگیرند، با نوزادی در آغوش، به این فکر میکنند که بیماری، گرسنگی، گلوله یا بمباران، کدام زودتر به نقطه پایان میرسند و آیا با هم خواهند رفت، بیفرزند خواهند شد یا نوزادشان را بیمادر خواهند گذاشت.
دکتر منذر اسحاق، کشیشی در بیتلحم، در وعظ خود به مناسبت میلاد مسیح با عنوان «مسیح در آوار: مناجات سوگ» چنین گفت: «اگر بنا بود عیسی امروز زاده شود، زیر آوار در غزه زاده میشد.» تقویم سال نوی مسیحی که مبدأ خود را از سال به زمین آمدن حضرت عیسی آغاز میکند، در غزه و در بسیاری نقاط جهان در حالی آغاز میشود که انبوهی از مسیحیان، یهودیان، مسلمانان، دینداران، خداپرستان و بیخدایان مبهوت گستره جنایتی بیپاسخ و ناتماماند و غمزده صحنههای باورنکردنی از بلاهایی که در داستانها و کابوسها هم تجسمپذیر انگاشته نمیشدند اما جمع بسیار دیگری بیتفاوت یا بلکه خوشحال از آنچه بر سر همکیشان یا همنوعانشان میآید، سال تازه را میآغازند؛ کسانی که به توصیف منذر اسحاق، «بمب بر سر ما میفرستند و در سرزمین خودشان کریسمس را جشن میگیرند. برای شاهزاده صلح در سرزمین خود میخوانند و در سرزمین ما، بر طبل جنگ میکوبند… این نسلکشی باید همین حالا پایان یابد. بگذارید برای دنیا تکرار کنم: این نسلکشی را همین حالا تمام کنید. این ندای ماست. این درخواست ماست. این دعای ماست. خدایا بشنو. آمین.»
از ندای منذر، یک هفته گذشته است. سال تازه جای سال کهنه میآید و خون تازه روی خون کهنه میریزد.