رئیس‌جمهوری آمریکا جنبش آنتی‌فا را تروریستی نامید

به نوشته نيويورکر

ترامپ

ترامپ باور ندارد آنهایی که در خیابان‌های بیش از ۲۰ ایالت آمریکا اعترض می‌کنند، مردم هستند بلکه آنها را عضوی از گروه ضدفاشیستی می‌داند.

به گزارش صدانیوز،اعتراضات به قتل جورج فلوید سیاه‌پوست با وجود اعلام منع آمدوشد در ۴۰ شهر از ایالات مختلف آمریکا یک شب دیگر در این کشور ادامه پیدا کرد، در حالی که حالا موج اندوه و خشم مردم آمریکا به سایر کشورها نیز سرایت کرده و مردم در بریتانیا، دانمارک، آلمان، نیوزیلند، استرالیا و ژاپن شب گذشته در همراهی با مردم آمریکا و اعترض به اقدامات تبعیض‌آمیز ساختار این کشور به خیابان‌ها آمدند.

اعتراضات داخلی در آمریکا تقریبا در همه ایالت‌ها به خشونت کشیده شد. واشنگتن، نیویورک و فیلادلفیا شاهد یکی از شدیدترین درگیری‌ها با پلیس بودند. با ادامه اعتراضات برای یک شب دیگر حالا آمار بازداشتی‌ها از دست در رفته است و آن‌طور که رسانه‌های آمریکایی می‌گویند، تاکنون هزاران نفر در این اعتراضات بازداشت شده‌اند. در ادامه اعتراضات پرتنش آمریکا چندین نفر دیگر هم جان خود را از دست دادند. علاوه بر دو جوان دیترویتی حالا دو نفر دیگر در داونپورت، ایووا و یک نفر دیگر در لوییزویل کنتاکی جان خود را از دست داده‌اند. این در حالی است که از صبح یکشنبه نیروهای گارد ملی در ۱۵ ایالت به نیروهای پلیس پیوسته‌اند و در بیش از ۴۰ شهر منع آمدوشد اعلام شده است؛ منعی که مردم در بیشتر این ایالات آن را شکسته‌اند. خواسته معترضان اکنون محاکمه هر چهار مأمور پلیسی است که یکی از آنها عامل قتل فلوید و سه نفر دیگر شاهد قتل بوده‌اند و کاری برای نجات او که نفسش زیر زانوی یکی از مأموران بند آمد، نکردند. با این حال تاکنون این چهار مأمور تنها از کار خود اخراج شده‌اند و عامل قتل هم به قتل درجه سه متهم شده است. دادگاه او قرار است هشتم ژوئن برگزار شود.
هم‌زمان مردم شهرهای مختلف جهان برای ابراز همدردی با معترضان آمریکایی به خیابان‌ها آمده‌اند. هزاران نفر با شعار «عدالت نباشد، صلح نیست» در مقابل سفارت آمریکا تجمع کردند. هم‌زمان در کپنهاگ و برلین صدها معترض برای دومین روز متوالی با دردست‌داشتن پلاکاردهایی که رویشان نوشته شده بود «سکوت، خشونت است»، «مأموران را مجازات کنید» و «وقتی پلیس قاتل است به چه کسی زنگ می‌زند؟» در مقابل سفارت آمریکا تجمع کردند.
ده‌ها هزار نفر از مردم در نیوزیلند هم با نوشته‌هایی مثل «مهربان باشید» و «سکوت خیانت است» ایستاده و زانوزده به رفتار پلیس با سیاه‌پوستان آمریکایی اعتراض کردند. در سیدنی استرالیا برنامه اعتراض مردمی در روز سه‌شنبه به دلیل تهدیدات متعدد علیه معترضان یک روز قبل از برگزاری، لغو شد. نخست‌وزیر این کشور هم از معترضان خواسته بود تا مسائل مربوط به کشور دیگری را وارد استرالیا نکنند! با این حال برنامه اعتراضات در بریزبرن، آدلاید و ملبورن به قوت خود باقی است. در ژاپن هم هم‌زمانی قتل فلوید با انتشار ویدئویی از استفاده از زور علیه جوانی ۳۳ساله در خیابان‌های ژاپن باعث شد تا صدها نفر از مردم در مقابل پایگاه پلیس شیبویای توکیو تجمع کنند. در این مرحله که نه تنها افکار عمومی بلکه دیگر رهبران کشورهای جهان منتظرند مقامات آمریکایی وارد عمل شوند و با واکنشی درخور، آبی که ریخته شده را جمع کنند دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا همچنان به تصمیمات عجیب و غریبش ادامه می‌دهد. ترامپ در تازه‌ترین اقدامش با انتشار توییتی از قرارگرفتن گروه آنتی‌فا، در لیست گروه‌های تروریستی این کشور خبر داد. این در حالی است که به نظر نمی‌رسد او اختیار قانونی قراردادن نام یک گروه سیاسی داخلی را در این لیست داشته باشد، ضمن اینکه این گروه به هیچ وجه گروهی متشکل از افراد افراطی در قالب یک سازمان تعریف نمی‌شود.
آنتی‌فا چیست
جنبش آنتی‌فا، مجموعه‌ای از گروه‌های چپ مستقل و تمرکز آنها فعالیت‌های ضدفاشیستی است. این گروه به اقدام عملی برای دستیابی به اهداف خود اعتقاد دارد و از تاکتیک‌های مختلفی برای اعتراض، از فعالیت‌های اینترنتی تا خشونت فیزیکی علیه راست‌های افراطی استفاده می‌کند. اینکه ترامپ در چنین شرایطی از تروریست‌بودن این گروه حرف می‌زند، یعنی اینکه باور ندارد آنهایی که در خیابان‌های بیش از ۲۰ ایالت آمریکا اعترض می‌کنند، مردم هستند بلکه آنها را عضوی از این گروه ضدفاشیستی می‌داند.
رئیس‌جمهور آمریکا به نظر می‌رسد در این تصور تنها نیست؛ بیل بار، دادستان کل و رابرت ابرایان، مشاور امنیت ملی او، آنتی‌فا را به دلیل خشونت‌ها و خسارت واردکردن به اماکن مختلف مقصر می‌دانند. آنها این ماجرا را به وزارت دادگستری کشانده و گفته‌اند این نهاد در مقابل گروه‌هایی که دست به خشونت می‌زنند، تعلل نمی‌کند. اما یک نفر باید بالاخره به ترامپ یادآوری کند دولت آمریکا اختیار قانونی لازم برای اینکه یک گروه داخلی را سازمان تروریستی بنامد، ندارد.
بر اساس قانون فعلی، وزارت خارجه می‌تواند سازمان‌های خارجی را وارد این لیست کند، اما آمریکا وضعیتی قانونی برای گروه‌های تروریستی داخلی تعریف نکرده است و اف‌بی‌آی تنها نهادی است که از نوع دیگری از اختیار قانونی برای محاکمه تروریسم داخلی در آمریکا استفاده می‌کند. تاکنون دیگر مقامات آمریکایی از جمله سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به اقدام اخیر ترامپ واکنشی نشان نداده‌اند و پیگیری رسانه‌های آمریکایی برای گرفتن پاسخی از آنها بی‌نتیجه بوده است.
حالا ترامپ تمام تلاشش را می‌کند تا جنبشی اعتراضی را که از مینیاپولیس و با خرخر نفس‌های یک مرد سیاه‌پوست آغاز شد و به قاره‌های دیگر رسید، به فعالیت گروه‌های تروریستی تقلیلش دهد. کدام گروه تروریستی در جهان، جان دیگری برایش اهمیت دارد؟ در جهان موازی احتمالا این تروریست‌ها هستند که بر ما حکومت می‌کنند.

مینیاپولیس، کرونا و ناتوانی ترامپ
جلانی کوب. مترجم: مونس نظری
دوباره شاهد فروزان‌شدن شعله‌های خشم هستیم. پیش از برافروخته‌شدن آتش در مینیاپولیس، به نظر می‌آید هفته‌های پایانی ماه می‌۲۰۲۰، به یک معمای ریاضی بدل شده: محصولِ تلفیق دو بحران هم‌زمان، چه خواهد بود؟ آمار رسمی مرگ‌‌‌ومیر ناشی از کووید-۱۹ در ایالات متحده، به بیش از صد هزار نفر رسیده و این در حالی است که مشکلات اقتصادی برآمده از این بیماری، باعث خروج ۴۰ میلیون نفر از چرخه اقتصاد این کشور شده است. درک این موضوع که چنین بحرانی آن‌قدر سریع در آمریکا ریشه دوانده، دشوار و دور از ذهن است. دیگر اینکه ما در روز یادبود، شاهد تصاویر رنج‌آور مرگ جورج فلوید به دست پلیس مینیاپولیس بودیم و روز جمعه که تصاویر مغازه‌های غارت‌شده و ساختمان‌های آسیب‌دیده در رسانه‌ها منتشر شد. اینها تمام شواهدی بودند بر اینکه وقتی بحرانی به توان دو برسد، باید منتظر چه عواقبی بود. این اتفاقات در آمریکا به ظاهر ارتباطی با هم ندارند؛ اما با مدیریت بی‌اعتبار دولت ترامپ از زمان آغازِ هر دو واقعه، شاهد تشدید اثرات بود‌‌ه‌ایم. در ماه مارس، رئیس‌جمهور ترامپ مدعی شد: «هیچ‌کس نمی‌تواند تبعات این بیماری همه‌گیر را پیش‌بینی کند». او این جمله را در اوج بحران به زبان آورد و این در حالی بود که تقریبا تمام کسانی که تا حدی به بهداشت عمومی اهمیت می‌دادند، می‌توانستند تبعات آن را تخمین بزنند. در کمتر از دو دهه، ما شاهد اپیدمی‌های ویروسی سارس، مرس، ابولا و H1N1 بوده‌ایم. دولت اوباما، دبیرخانه شورای امنیت ملی را برای کاهش تأثیر این رویدادها ترتیب داد. تشکیلاتی که در دولت ترامپ تا حد زیادی نابود شد. روز جمعه، ترامپ توییتی منتشر کرد مبنی بر اینکه معترضان مینیاپولیس، یک مشت «اراذل و اوباش»اند. با بیانی که تا حد زیادی رنگ و بوی نژادپرستانه داشت و دوباره خاطرنشان کرد که ارتش در این شهر حضور دارد. او هشدار داد که با تداوم ناآرامی‌ها، تیراندازی نیز خواهیم داشت. این وضعیت برآمده از مشکلی است درازمدت که دولت فعلی به علائم هشداردهنده آن بی‌توجه بوده. ترقی‌‌خواهان از لایحه جرم و جنایات سال ۱۹۹۴ به ریاست جو بایدن انتقاد کردند، اما به یکی از آنها آن‌طور که باید پرداخته نشد؛ شورش‌های سال ۱۹۹۲ در لس‌آنجلس پس از تبرئه چهار افسر پلیسی که وحشیانه، رودنی کینگ را مورد حمله قرار داده بودند (حادثه‌ای که ویدئوی آن نیز منتشر شد). همان‌طور که اغلب در مورد شورش‌ها صدق می‌‌کند، خشم پیش‌آمده در لس‌آنجلس، نه تنها نتیجه این اتفاق، بلکه برآمده از سال‌ها خشم فروخورده بود. لایحه جرم و جنایات به بخش حقوق مدنی وزارت دادگستری اجازه داد تا با مذاکره درمورد احکام رضایت‌نامه که اصلاحات خاصی را برای پیگیری اعمال می‌کنند، در پرونده‌های ضروری مداخله کرده و مانیتورهایی را برای نظارت بر اجرای آنها فراهم کند. لس‌‌آنجلس ـ و بعدا فرگوسن و بالتیمور ـ نمونه‌های پیشتاز چگونگی بروز چنین مشکلاتی بودند. اما در این زمینه هم دولت ترامپ درست مثل پیمانکار ساختمانی عمل کرده که نتوانسته دیوار باربر را تشخیص دهد. در ماه جولای ۲۰۱۷، ترامپ خطاب به مأموران قانون در سافوت‌کانتی، نیویورک، صراحتا بر اعمال خشونت بیشتر در مواجهه با مظنونان تأکید کرد. او گفت: «مثل وقتی که شخصی را در ماشین می‌گذارید و در همین حین از سرش نیز محافظت می‌کنید. اما می‌توانید دستانش را آزاد بگذارید؛ اوکی؟» در ماه می، دادستان کل، جف سِشِنز، در سخنانی به انجمن ملی افسران پلیس اعلام کرد: «قرار نیست تمام پارلمان پلیس را بدنام کرده و زیر سؤال ببریم و قصد هم نداریم جزئیات کارهای روزمره‌شان را رصد کنیم». او در ماه نوامبر به عنوان یکی از آخرین اقدامات خود در این راستا، توانایی بخش مدنی در پیگیری احکام ادارات پلیس را محدود کرد و این به این معناست که تا زمانی که به نقطه انفجار نرسیده، اعتراضات صورت ‌گرفته علیه مقامات پلیس، حتی از نوع بدشان، قرار نیست پیگیری شود. روز پنجشنبه در کنفرانسی مطبوعاتی که مختصری به تحولات و پیشروی‌های اخیر پرداخت، اریکا مک‌دونالد، دادستان ایالات متحده در منطقه مینه‌سوتا، گفت: «مشخصا رئیس‌جمهور ترامپ و ویلیام بار، دادستان کل، مستقیما بررسی این پرونده را عهده‌دار شده‌اند». اما این حرف دقیقا به چه معناست؟ بار، ریاست یک بخش حقوقی مدنی را عهده‌دار است که از قدرتش برای اعمال نفوذ با افسران پلیس به میزان فاحشی کاسته شده است. در پنج سال اخیر، شهرهای دوقلو شاهد سه تیراندازی جنجالی دیگر توسط پلیس بوده‌اند: جار کلارک در سال ۲۰۱۵، فیلاندو کستیل در ۲۰۱۶ و جاستین داموند در سال ۲۰۱۷٫ تمامی این جنایات نشانگانی داشتند از رویکردهای نژادپرستانه. مثل موارد کووید-۱۹ که ابتدا از سیاتل آغاز شد، مینیاپولیس هم نمونه‌ای است موردی از اهمیت برنامه‌ریزی و پیش‌‌بینی. چندساعتی بیشتر از قتل جورج فلوید توسط پلیسی که به مدت هشت دقیقه زانویش را بر گردن او می‌فشرد نگذشته بود که رئیس‌جمهور توییت «تیراندازی» خود را منتشر کرد و دریک شوین، به اتهام درجه سوم «قتل» و درجه دوم «آدم‌کشی» بازداشت شد. توییتر در اقدامی بی‌سابقه، پست منتشرشده توسط ترامپ را به نوعی حمایت از خشونت متهم کرد چراکه تهدید رئیس‌جمهور به استفاده از سلاح نظامی در ارتش ایالات متحده، نادرست و علیه رفاه عمومی تلقی شده است. مشکلاتمان به طور کلی برآمده از ناشناخته‌ها نیست. بلکه نتیجه بی‌کفایتی در استفاده از درس‌های گذشته است. در جولای ۱۹۶۷، پس از یورش وحشیانه پلیس به کازینویی در دیترویت، شهر را آتش خصمانه مردم دربر گرفت. یک ماه بعد از آن، مارتین لوترکینگ، سخنرانی‌ای کرد که در آن به چنین یورش‌هایی به چشم «پدیدارهای پایدار اجتماعی» نگاه کرده بود؛ پدیدارهایی که در شرایطی قابل پیش‌بینی اتفاق می‌افتند. دنباله‌روی‌کردن از قانون رهبران پیشین شاید نتواند آینده را پیش‌بینی کند، اما لااقل امکان تخمین خطرات احتمالی پیش‌رو را فراهم می‌کند. آنها تنها لازم است کمی باهوش باشند.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید