سیاست خارجی رییسجمهور منتخب آمریکا محور بحث بسیاری از موسسات و کارشناسان بینالمللی و منطقهای است. مواضع جنجالی دونالد ترامپ در قبال روسیه، تحولات خاورمیانه و ایران در اثنای تبلیغات انتخاباتی باعث شده است تا نگاهها به برنامه اجرایی ترامپ پس از استقرار در کاخ سفید معطوف شود. سیاست خارجی ترامپ با دوران اوباما متفاوت […]
سیاست خارجی رییسجمهور منتخب آمریکا محور بحث بسیاری از موسسات و کارشناسان بینالمللی و منطقهای است. مواضع جنجالی دونالد ترامپ در قبال روسیه، تحولات خاورمیانه و ایران در اثنای تبلیغات انتخاباتی باعث شده است تا نگاهها به برنامه اجرایی ترامپ پس از استقرار در کاخ سفید معطوف شود.
سیاست خارجی ترامپ با دوران اوباما متفاوت است
به نقل از صدا نیوز،در لبنان، دکتر محسن صالح استاد دانشگاه لبنان و کارشناس سیاسی تحولات خاورمیانه در همین رابطه میگوید: سیاست خارجی آمریکا لزوما بر اساس تبلیغات انتخاباتی ترامپ تدوین نخواهد شد، آنچه این سیاست را روشن میکند برنامه عملی، تیم کاری و موسسات اصلی آمریکا همچون پنتاگون، سازمان سیا، کنگره و شورای امنیت ملی خواهد بود که در این بین اندیشهها و برنامه عملی رییس جمهور منتخب آمریکا یکی از آنها خواهد بود. البته روشن است که فصلی جدا از سیاست جورج بوش و باراک اوباما در عهد ترامپ شکل خواهد گرفت به خصوص در پرونده هایی که به روسیه، پیمان ناتو و مبارزه با تروریسم مربوط می شود. اینجا به صراحت می توانم بگویم که در خصوص توافق اتمی ایران با ۱+۵ ترامپ هرگز یکجانبه نمی تواند آن را فسخ کند، آنها اگر اقداماتی هم بخواهند انجام دهند حتما در خارج از چارچوب توافق اتمی خواهد بود مثل کاری که در تمدید تحریم های ده ساله (ایسا) انجام دادند، آمریکای عهد ترامپ مجبور است جایگاه منطقه ای ایران را درک کند و باید بداند که ایران یک جایگاه مستحکم منطقه ای در خاورمیانه پیدا کرده است که هیچکس نمی تواند آن را نادیده بگیرد، الان روسیه، ترکیه و دیگر کشورهای منطقه به این جایگاه اعتراف کرده اند لذا ترامپ مجبور است این محاسبه را در سیاست خارجی خود لحاظ کند، تیمی که ترامپ برای سیاست خارجی درست کرده بدون شک با اندیشه جدیدی برای تغییر مناسبات با روسیه، جهان و منطقه خاورمیانه وارد می شود که با دوران اوباما حتما متفاوت خواهد بود این ها حتی ممکن است روند جدیدی با اتحادیه اروپا و هم پیمانان خود در منطقه خاورمیانه ایجاد کنند، البته همچنان که در تبلیغات انتخاباتی ترامپ دیدیم موضوع فلسطین و روابط با رژیم صهیونیستی در صدر استراتژی آمریکا خواهد بود به خصوص این که هنوز به قدرت اجرایی در کاخ سفید نرسیده وعده انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به قدس را داده و سفیر پیشنهادی اش هم از این نظر دفاع می کند لذا چگونگی تعامل اداره ترامپ با موضوع فلسطین می تواند بر نحوه برخوردش با دیگر موضوعات خاورمیانه تاثیر بگذارد، در مجموع مواضع مختلفی و برخی اوقات ضد و نقیض از ترامپ مشاهده کرده ایم اما باید گفت که ترامپ در کاخ سفید با ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی حتما متفاوت خواهد بود.
سیاست خارجی ترامپ در قبال ایران
محسن صالح در خصوص رویکرد آتی دولت ترامپ در قبال ایران میگوید: نیتهای آمریکا در قبال ایران همچنان نیتهای سازنده و مناسبی نیست، روند رسانهای آمریکا همچنان به شکل خصمانهای با ایران برخورد میکنند، شخص ترامپ هم در مواضع انتخاباتیاش همین طور بود اما این معنایش آن نیست که موسسات آمریکایی در تلاش برای روابط با ایران برنیایند و معتقدم این موسسات با تکیه بر همان نیتها تلاش خواهند کرد تا ایران را درگیر پروندههای داخلی کنند تا بتوانند با تضعیف داخلی ایران میوه هایش را در هرگونه مذاکرات مستقیم با ایران بچینند، البته ایران یک دولت قوی و مستقل با اندیشه های ایدئولوژیک با تمدنی کهن و قدرت صنعتی بالنده است و مشکل آمریکا تا کنون این بوده که با چنین دولت هایی در خاورمیانه و منطقه تعامل نداشته بلکه با دولت هایی بوده که پایه های یک دولت قوی را نداشته اند، ایران الان در کشورهای اسلامی و منطقه دارای امتدادهای استراتژیک است که کسی نمی تواند منکرش شود این درحالی است که آمریکا، دولت ایران را به چشم یک دولت رویارو با سیاستهای کاخ سفید در خاورمیانه می بیند و سیاست های مسالمت آمیز با ایران ندارد، حالا اگر آمریکا تلاش کند تا ایران را با این خصوصیات شریک خود در منطقه کند حتما با مشکل مواجه می شود و این نتیجه خصوصیات نظام سرمایهداری امریکا است، رهبری و مقامات عالی رتبه ایران هم همیشه اعلام کرده اند که تسلیم سیاست های تحمیلی آمریکا نخواهند شد از همین رو به نظر می رسد حتی اگر تلاشی برای گفتوگوهای مستقیم شکل بگیرد به جایی نمی رسد و این آمریکا است که عقل سیاست خارجی خود با ایران را باید عوض کند، دولت ترامپ اگر همان سیاستی را در پیش بگیرد که دولت اوباما در باره توافق اتمی (برجام) انجام داد، شاید زمینه گفتوگوهای سازنده بین ایران و آمریکا شکل بگیرد، در توافق اتمی اوباما تصمیم گرفته بود تا دستاورد تاریخی برای خود رقم بزند لذا در قالب مذاکرات اتمی گفتگوهای مستقیم را با ایران آغاز کرد و امتیازاتی داد و امتیازاتی گرفت، لذا با تمام قوا به سوی توافق پیش رفت و به مخالفت های داخلی در کنگره و در بین جمهوریخواهان توجهی نکرد و ایران هم از این فرصت به خوبی استفاده کرد و توانست تحریم های بین المللی که از سوی شورای امنیت وضع شده را از بین ببرد و اتحادیه اروپا نیز با ایران کنار آمد و اعتراف جهانی به برنامه صلح آمیز هسته ای را به دست آورد، مشکل الان فقط برخوردها و تحریم های یکجانبه آمریکا است که در سر راه اجرای توافق اتمی اخلال ایجاد کرده است که این مورد را هم ایران در قالب توافق اتمی با ۱+۵ در حال حل و فصل است، حالا ترامپ اگر برای گفتوگو و مذاکره احتمالی با ایران جدی باشد باید در گام اول تحریم های یکجانبه آمریکا را از ایران بردارد، آمریکا در عهد جمهوریخواهان پس از اشغال عراق گفتند که باید با دشمنان خود مذاکراه مستقیم بکنیم و اشاره اش به ایران بود، پس جمهوریخواهان می توانند وارد فاز گفتوگو با ایران بشوند و قبلا در دیدگاههای سیاست خارجی شان نمونه هایی را سراغ داریم، در هر حال باید منتظر بمانیم و ببینیم که دولت ترامپ عملا چه کار میکند.
تاثیر روابط امریکا و روسیه بر ایران
وی در جواب به این سوال که آیا روابط ایران و روسیه در شرایط کنونی می تواند هرگونه گفتگوی احتمالی ایران با دولت ترامپ را تسهیل کند یا نه؟ پاسخ می دهد: این همچون توپی در زمین دولت ترامپ است، آن چنان که ترامپ می گوید به جهانی با طرف های مختلف روبرو است به این معنا که دیگر آنگونه نیست که آمریکا در دنیا به تنهایی زمامداری کند، الان روسیه نقشی ثابت در خاورمیانه پیدا کرده است و حتما آن را مستحکم تر هم خواهد کرد، مسکو حتی بر روند تحولات در اروپا نیز به شدت تاثیر گذار شده است، اگر امریکا در مبارزه با تروریسم جدی باشد باید به سوی روسیه و ایران تغییر موضع دهد زیرا این ها اطلاعات واقعی در باره تروریسم داشته و راه مواجهه با آنها را بلد هستند، روسیه الان به صراحت می گوید که آمریکا نه تنها اقدامی جدی برای نابودی داعش نکرده بلکه به آنها کمک هم کرده است، ترامپ هم از این حرف ها در تبلیغاتش زده بود، برهمین اساس ترامپ می تواند از فرصت های موجود برای اصلاح رفتار در منطقه خاورمیانه استفاده کند و واقعیت ها را هم بخوبی درک کند اما شما بهتر می دانید که شکل گیری چنین روندی کار دشواری است اما شدنی است به شرط آن که دولت امریکا اراده جدی داشته باشد.
آیا گفتوگو بین ایران و امریکا در عهد ترامپ عملی است؟
دکتر محسن صالح در باره انجام هرگونه گفتگوی احتمالی بین ایران و امریکا ادامه می دهد:ببینید، به شکل اصولی یک زمانی بین دو کشور که رابطه ای حسنه وجود دارد گفتگو می شود تا چرخه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تکامل یابد و یک موقع بین دو کشور که روابط خصمانه با هم دارند گفتگو انجام می شود، این نوع دوم در همه جای دنیا و در همه دوره ها وجود داشته و دارد، اساسا در تاریخ روابط بین الملل گفتگو بین دشمنان همیشه وجود داشته است، حالا می توان چنین گفتگوهایی بین امریکا و ایران برقرار کرد با این هدف که التهاب در روابط بیشتر نشود یا تخاصم بین دو طرف به رویارویی منجر نشود، پس از نظر تئوریک اصل شکل گیری چنین گفتگوهایی ممکن است، البته حتی در همین نوع از گفتگوها هر طرف تلاش خواهد کرد تا منافع و مصالح خود را حفظ کند، ما همین الگو را در سیاست ایران در قبال مذاکرات اتمی دیدیم که جز در خصوص برنامه اتمی در باره چیز دیگری با آمریکایی ها گفتگو نکرد و این براساس حفظ مصالح ایران بود و اتفاقا نتیجه بخش هم بود این در حالی بود که امریکایی ها تلاش داشتند تا مذاکرات را از برنامه اتمی به موضوعاتی همچون سوریه، فلسطین، عراق و خاورمیانه سوق دهند اما ایران موافقت نکرد و این سیاست درستی از سوی ایران بود زیرا ایران به کشوری اتمی با برنامه صلح آمیز هسته ای تبدیل شد، می خواهم به یک نکته مهم اشاره کنم، اگر مثلا ۵ سال پیش یا چهار سال پیش بین ایران و آمریکا گفتگویی در باره خاورمیانه شکل می گرفت ایران باید امتیازات بیشتری به طرف مقابلش می داد اما اگر در سال ۲۰۱۷ این گفتگوها شکل بگیرد این امریکا است که باید امتیازات بدهد زیرا جایگاه ایران در خاورمیانه در سال ۲۰۱۲ هرگز با جایگاهش در سال ۲۰۱۷ قابل مقایسه نیست و توانسته به یک قدرت منطقه ای بلامنازع تبدیل شود لذا طرف مقابل باید در این چهارچوب با ایران رفتار کند و این یک امتیاز در گفتگوهای احتمالی با آمریکا است، البته موضوع گفتگوهای احتمالی هم بسیار مهم است، این تحلیل و پیش بینی از سوی برخی کارشناسان هست که آمریکا قصد عقب نشینی نظامی از خاورمیانه را دارد، گرچه نشانه هایش بسیار ضعیف است و من به آن معتقد نیستم، اما فرض بگیریم چنین دیدگاهی درست است، در چنین حالتی اگر آمریکا برای مذاکره به سوی ایران بیاید پس این حالت می تواند برای ایران بسیار مفید باشد تا بتواند جایگاه خودش را در منطقه تثبیت کند، یا ممکن است موضوعات دیگری مورد نظر امریکا باشد مثل موضوع فلسطین که البته این تقریبا جزء اموری است که هرگز نتیجه بخش نیست زیرا سیاست خارجی ایران در قبال فلسطین غیرقابل تغییر است، در هر حال باید بگویم اصل گفتگو ممکن است اما به سختی، و همانطور که گفتم بین دشمنان نیز گفتگو جاری می شود.
رفتار اسرائیل در قبال گفتگوهای احتمالی ایران و امریکا
از دکتر محسن صالح سوال کردیم که بر فرض چنین گفتگوهایی بین ایران و امریکا در عهد ترامپ شکل بگیرد، در این صورت رژیم اشغالگر قدس چگونه رفتار می کند؟ وی در پاسخ گفت:شما دیدید که اسرائیل تلاش بسیاری کرد تا مذاکرات اتمی ایران با ۵+۱ و همین طور مذاکرات مستقیم ایران و امریکا در قالب مذاکرات هسته ای شکست بخورد، همین سیاست را سعودی نیز داشت، ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی اش حتی مواضعی داشت که موجب نگرانی اسرائیل می شد و من در همین باره مقاله ای در روزنامه های آمریکایی خواندم که اسرائیلی ها به شدت نگران مواضع ترامپ در دوران زمامداریش در کاخ سفید هستند، به بیانی دیگر می توانم بگویم تا کنون مواضع ترامپ در قبال روسیه، ایران، برنامه ای هسته ای ایران و حتی اسرائیل مثل مواضعی در داخل یک جعبه باز نشده است و همه طرف ها تا کنون نگران و منتظر مواضع اجرایی و عملی او هستند، من به شکل دقیق در حال پیگیری تیم اجرایی ترامپ در زمینه سیاست خارجی هستم و می توانم بگویم در مقایسه با تیم اوباما، تیم ترامپ کمترین تاثیر را از لابی اسرائیلی ها پذیرفته است، رییس ستاد تبلیغات انتخاباتی باراک اوباما یک افسر سابق اسرائیلی به نام رام آمانویل بود، در زمان جورج بوش هم شاهد بودیم که لابی اسرائیلی نفوذی چشمگیر در ستاد انتخاباتی اش داشت، اما چنین وضعی را اصلا در دوران تبلیغات ترامپ ما مشاهده نکردیم، شما نگاه کنید که فردی مثل جان مک کین که به شدت ضد توافق هسته ای بود و خواستار حمله نظامی به سوریه بود و از طرفداران افراطی اسرائیل در آمریکا به شمار می رود با کاندیداتوری دونالد ترامپ به شدت مخالف بود با آن که مک کین عضو حزب جمهوریخواه آمریکا بود، شما دیدید که چگونه جان بولتن به سرعت از لیست کاندیداتوری برای وزارت خارجه آمریکا از سوی ترامپ خارج شد در حالی که بولتن یک راست گرای افراطی طرفدار اسرائیل است، شما ببینید که در نهایت در وزارت خارجه امریکا فردی مثل تیلرسون انتخاب می شود که از روابط بسیار خوبی با روسیه و شخص پوتین برخوردار است در حالی که روسیه با قدرت در کنار ایران و حزب الله و ارتش سوریه در این کشور قرار دارد، حالا سوال این است که ایا اسرائیل و لابی اسرائیلی می تواند بر تصمیمات دونالد ترامپ تاثیر مستقیم و فزاینده بگذارد؟ من معتقدم که اسرائیل نمی تواند چنین کاری را انجام دهد و الا آنها هرگز با وزیر خارجه شدن تیلرسون رییس شرکت اکسون موبیل موافقت نمی کردند.
ترامپ کمترین وابستگی را به لابی اسرائیلی در آمریکا داشت
دکتر محسن صالح ادامه می دهد:ترامپ برای رسیدن به ریاست جمهوری روی لابی اسرائیلی متمرکز نبود و اموالی هم از آنها نگرفت در حالی که لابی اسرائیلی روی خانم کلینتون سرمایه گذاری کرده بود و حتی پادشاهی سعودی پول های زیادی برای پیروزی هیلاری کلینتون صرف کرده بود که با هماهنگی لابی اسرائیلی در آمریکا بود، من اینجا تحلیل عقایدی و یا ایدیولوژیک نمی کنم بلکه تحلیل سیاسی است که براساس وقایع و اطلاعات میدانی و اطلاعات موجود است که می توان براساس آن رفتارها را مورد ارزیابی قرار داد، بله، آمریکا و اسرائیل روابط استراتژیک و حافظ منافع برای هم دارند که در طول تاریخ ایالات متحده امریکا پس از جنگ جهانی دوم برقرار بوده است و در این شکی نیست اما در این هم شکی نیست که این رییس جمهور جدید آمریکا و تیم عملیاتی اش در کاخ سفید با روسای جمهور قبلی کاملا متفاوت و مختلف هست و ما نمی توانیم این را منکر شویم، قدر مسلم آن است که ترامپ رسما اعلام کرده است که سیاست اوباما در خاورمیانه شکست خورده و امریکا مصالحش را از دست داده و اگر در این مواضع ترامپ جدی باشد پس باید رویکردش را در خاورمیانه عوض کند چرا که اگر این اقدام را نکند آنگاه شکست های سخت تری در انتظار امریکا است که نتیجه اش پیروزی روسیه، ایران و محور مقاومت در منطقه است پس ما می توانیم منتظر تغییر و تحولاتی در سیاست خارجی آمریکا در قبال منطقه باشیم با این حال هنوز هم باید منتظر برنامه های اجرایی ترامپ در دولت جدید امریکا بود.
دکتر صالح در خصوص نظریه خروج امریکا از خاورمیانه میگوید: آمریکا هرگز از خاورمیانه خارج نخواهد شد اما دیگر تنها بازیگر خاورمیانه هم نخواهد بود، انتظار می رود که روابط روسیه با آمریکا در عهد ترامپ بهتر باشد اگر اتفاقات غیر منتظره رخ ندهد، از سویی روسیه دارای روابط استراتژیک با ایران و سوریه در شرایط کنونی هست که عملا بر محور مقاومت هم تاثیر دارد، از سویی آمریکا برای مهار بزرگترین رقیب اقتصادی اش یعنی چین نگاهی به سوی انتقال قدرتمندتر به سوی اقیانوس ارام دارد، حالا سوال این است که اگر امریکا از خاورمیانه عقب نشینی کند پس چه کسی از پایگاه هایش در منطقه و خلیج فارس حفاظت می کند؟ از سویی دیگر خروج آمریکا به سقوط نظام های هم پیمانانش منجر می شود در حالی که دولتی مثل سعودی در یمن با شکست سختی مواجه شده است آن هم در زمانی که چتر حمایتی آمریکا برای حمله به یمن را داشته است، ما باید واقع گرا باشیم و واقعیت ها را بخوانیم، حالا اگر حمایت امریکا از سعودی برداشته شود حتما سقوط می کند ولی ایا آمریکا سقوط سعودی را می تواند تحمل کند؟ من در این امر شک دارم و معتقدم به دلیل آثار اقتصادی چنین حالتی که بر قیمت نفت و اقتصاد جهانی تاثیر مستقیم دارد امریکا هرگز به سقوط سعودی راضی نمی شود، لذا من نمی توانم بپذیرم که امریکا به شکل نهایی از خاورمیانه خارج می شود، ممکن است حضور نظامی اش را در منطقه کاهش دهد یا این کار را با برخی قراردادهای امنیتی و نظامی جبران کند اما فکر نمی کنم که امریکا دست به خروج کامل از خاورمیانه بزند.