به گزارش نبأخبر، 89 میلیارد دلار کمک نظامی مستقیم و حدود 150 میلیارد دلار کمکهای غیرنظامی، تا به امروز نتوانسته معادله جنگ اوکراین را به نفع کییف و ناتو رقم بزند. قرار بود کمکهای نظامی و دلاری غرب، در ضدحمله بهاری که از ماهها پیش آغاز شد، اثر خود را به نمایش بگذارد. ولادیمیر زلنسکی، […]
به گزارش نبأخبر، 89 میلیارد دلار کمک نظامی مستقیم و حدود 150 میلیارد دلار کمکهای غیرنظامی، تا به امروز نتوانسته معادله جنگ اوکراین را به نفع کییف و ناتو رقم بزند. قرار بود کمکهای نظامی و دلاری غرب، در ضدحمله بهاری که از ماهها پیش آغاز شد، اثر خود را به نمایش بگذارد. ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در زمستان 2022 وعده میداد ارتش یک میلیون نفریاش با گرم شدن هوا و آب شدن یخها، یورشی سهمگین را به مواضع روسیه در جنوب اوکراین ترتیب خواهد داد. سربازان اوکراینی حمله خود را در اواخر بهار و نخستین روزهای تابستان، شروع کردند اما روی زمین، اتفاق چشمگیری رخ نداد. حالا با شروع فصل سرما و احتمالا ناتوانی ارتش اوکراین برای یک عملیات گسترده، صحنه روشنتر از قبل شده است. هنوز معلوم نیست چه کسی قرار است فریاد «پادشاه لخت است» را سر دهد اما بعید است که کشورهای غربی بخواهند همچنان روی اسب بازنده شرطبندی کنند و منابع مالی و تسلیحاتی خود را به باتلاق اوکراین سرازیر کنند.
براساس گزارشهای منتشرشده، در حمله بهاری اوکراین، بیش از 50 هزار سرباز اوکراینی کشته و 150 هزار نفر دیگر زخمی شدند. این تلفات باعث شد زلنسکی تیپ ۸۲ هوابرد و تیپ ۴۶ را که آخرین یگانهای ذخیره ارتش اوکراین بودند، روانه میدان کند. تیپ 82 با ۲۰۰۰ نیرو و خودروهای جنگی ماردر و استرایکر و همچنین تانکهای چلنجر ۲ نیز پس از آنکه زیر حملات هوایی روسیه بخشی از استعداد خود را در روبوتین در منطقه زاپوریژیا مستقر کرد با حملات گسترده روسها به تماشای انهدام خودروهای زرهی و تانکهای انگلیسیاش نشست.
شکستهای اوکراین در شرایطی تداوم دارند که با آشکار شدن قطعی حمله بهاری، مقامات ناتو سعی کردند با فروش خاک اوکراین به روسیه، جنگ را متوقف سازند. بر همین اساس«استیان ینسن»، رئیس دفتر دبیرکل ناتو ماه گذشته اعلام کرد کییف میتواند با واگذاری بخشی از خاکش به روسیه جنگ را تمام کرده و به عضویت این سازمان درآید. این پیشنهاد شرمآور که به راحتی توسط یک مقام نهچندان بلندپایه ناتو در نیمه دوم سال 2023 بیان میشد، در سال 2022 حتی برای شخصیتی غیردولتی و البته برجسته مانند هنری کیسینجر قفل بود. هنری کیسینجر، وزیرخارجه و مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا در نخستین ماههای جنگ تاکید کرده بود «اوکراین بخشی از خاک خود را برای پایان دادن به جنگ به روسیه واگذار کند» اما به دنبال افزایش انتقادات حرفهایش را به نوعی پس گرفت. امروز اما پیشبینی یا پیشنهاد این پیرمرد صدساله به سرنوشت محتوم اوکراین بدل شده است.
جغرافیای اقتصادی جنگ
به دنبال جنگ اوکراین، غرب با اعمال فشار از همه کشورهای جهان خواست علاوهبر محکومیت قطعی روسیه، کمکهای مالی و نظامی خود را به سرعت و با حجم بالا به کییف ارسال کنند. نتیجه اما برخلاف انتظار بود. در خارج از اروپا و مجموعه غرب، دیگران احساسی به جنگ نداشتند. تنها تعدادی از دولتها نسبت به پیامدهای اقتصادی جنگ مانند افزایش قیمت انرژی و دشواری دسترسی به مواد غذایی نگرانی داشتند؛ هرچند این نگرانی نیز موجب موضعگیری آنان علیه روسیه نشد بلکه برای تامین انرژی و مواد غذایی لحن آرامتری در برابر مسکو برگزیدند.
مجموعه غرب در غیاب یاری دیگر بخشهای جهان، خود بار اصلی جنگ را بر دوش کشید. تقریبا تمام پشتیبانی مالی و لجستیکی جنگ بر گرده اروپا و همچنین دو کشور آمریکا و کانادا در آمریکای شمالی افتاد. اروپا 45 درصد و آمریکا 29 درصد از هزینههای این جنگ را تامین کردند. این دو درمجموع 75 درصد هزینههای صورت گرفته را متحمل شدند. از منظر دیگر، 38 درصد کمکهای صورت گرفته از سوی پنج اقتصاد بزرگ اروپا (آلمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا) تامین شده است. این مساله نشان میدهد آنها تقریبا نیمی از کمکهای «اروپا+آمریکا» و 83 درصد از کمکهای اروپا را به خود اختصاص دادهاند. به عبارتی دیگر آمریکا به همراه پنج قدرت برتر اقتصادی اروپا، بیش از دوسوم کل هزینههای خارجی جنگ اوکراین را تقبل کردهاند. با وجود این هزینهها، به نظر میرسد فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا نسبت به دو کشور آمریکا و انگلیس تمایل کمتری به ادامه جنگ داشته باشند. اگر این چهار دولت به صورت هماهنگ یا در قالب اتحادیه اروپا حرکتی را در جهت واگرایی از جنگ نشان دهند، حداقل منشأ یکسوم کمکها به اوکراین در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
نکته جالب در این نبرد، عدم مشارکت خاص آمریکای لاتین (شامل قاره آمریکای جنوبی به علاوه نیمی از قاره آمریکای شمالی) به همراه آفریقا در کمک مالی، نظامی و بشردوستانه به اوکراین است. کمکهای قاره آسیا به اوکراین در حوزه مالی نیز اندک و تقریبا منحصر به ژاپن است. قاره کهن بهطور رسمی تقریبا هیچگونه کمک نظامی به کییف نکرده است. در این میان برخی کشورها مانند چین، هند و تعدادی از دولتهای عربی کمکهای بشردوستانه مانند غذا و چادر برای آوارگان، آن هم در حجم ناچیز به اوکراین ارسال کردهاند. در اقیانوسیه نیز دو کشور استرالیا و نیوزیلند بهعنوان دنبالههای جغرافیای سیاسی غرب، کمکهای اندکی به اوکراین داشتهاند.
جغرافیای تامین نظامی جنگ
اگر در حوزه کمکهای مالی به اوکراین، غرب تقریبا تنها بوده است، عمق این تنهایی در ارائه کمکهای نظامی به اوکراین بسیار بیشتر است. اروپا، آمریکا و کانادا 99 درصد کمکهای نظامی به اوکراین را تامین کردهاند. از این مقدار، سهم کشورهای اروپایی 51 درصد و سهم آمریکا و کانادا در آمریکای شمالی 49 درصد بوده است. پنج اقتصاد بزرگ اروپا نیز با 28 درصد، تقریبا یکسوم کمکهای نظامی را تامین کردهاند. کمکهای نظامی به اوکراین طیفی وسیعی از کالاهای نظامی را دربر میگیرد. کشورهای غربی با افزایش تولید تسلیحات و مهمات در کارخانههای خود نیازهای اوکراین را تامین کردهاند یا از تجهیزات و مهمات ذخیرهشده خود که ناشی از چندین سال انباشت بوده، این کشور را تقویت کردهاند. برخی حتی بودجههایی برای جمعآوری و خرید سلاح از کشورهای دیگر و بازارهای جهانی اختصاص دادهاند.
با اینحال بسیاری از کمکهای نظامی در قالب دیگر کمکها دستهبندی شدهاند تا از میزان تبعات این اقدام کاسته شود. بهعنوان مثال بخشی از لباسهای نظامی یا مواد اولیه لازم در ساخت تجهیزات نظامی مانند سرامیک که در ساخت جلیقههای ضدگلوله به کار میروند، خودروها، تجهیزات ارتباطی، پهپادها و کوادکوپترهای غیرنظامی و مواد اولیه لازم در ساخت مواد منفجره اغلب در چهارچوب کمکهای غیرنظامی جاسازی شدهاند. همچنین در این میان باید به تامین حقوق سربازان اوکراینی اشاره کرد که آنها نیز در پوشش کمک مالی به دولت کییف برای تامین بودجه، ارائه شدهاند. از اینرو میتوان گفت، میزان کمکهای نظامی بسیار بیشتر از 89.03 میلیارد دلار تخمینی هستند؛ بهویژه آنکه میزان کل کمکها به 237.83 میلیارد دلار میرسد. نمیتوان باور کرد کمکهای نظامی تنها 37.5 درصد یا تقریبا یکسوم مجموع کمکها به اوکراین باشند.
روسیه میتواند از پس هزینههای جنگ برآید؟
در بحث توان اقتصادی، روسیه با بیش از 2 تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی، اقتصادی تقریبا 12 برابر کوچکتر از آمریکا با تولید ناخالص داخلی بیش از 25 تریلیون دلاری، دارد. اقتصاد مسکو همچنین تقریبا یکهفتم اقتصاد 15.8 تریلیون دلاری اتحادیه اروپاست. به عبارتی دیگر اقتصاد روسیه دستکم 20 برابر کوچکتر از غرب است. این شکاف در نخستین ماههای جنگ تردیدهایی را نسبت به موفقیت مسکو ایجاد کرده بود زیرا اگر غرب حتی با نیمی از اقتصاد خود دست به تامین مالی جنگ میزد، مسکو در مخمصه قرار میگرفت. با این وجود نتیجه جنگ مسلحانه اوکراین، برخلاف آمارهای ظاهری اقتصادی درآمدند. مسکو با توجه به فرسایش شدید منابع کییف میدانست نباید در دام تبلیغات پیرامون طولانی شدن جنگ افتاده و نسبت به اختصاص بودجههای بیشتر به جنگ دچار تردید شود. مقامات و رسانههای غربی با تبلیغات مداوم پیرامون طولانی شدن جنگ قصد داشتند روسها وارد برنامهریزی مالی بلندمدت در جنگ شده و نسبت به اختصاص بودجه جنگی خساست به خرج دهند. روسیه اما میدانست باد اوکراین بهسرعت خالی میشود و کییف در زمانی کمتر از دوسال دیگر منابعی برای ادامه جنگ نخواهد داشت؛ اتفاقی که تا به امروز به میزان زیادی تحقق یافته است.
روسیه در سال 2022 دارای بودجه نظامی 86 میلیارد دلاری بود که با بخشی از آن جنگ اوکراین را در سال گذشته اداره کرد. مسکو برای سال جاری نیز 116 میلیارد دلار برای جنگ اوکراین در نظر گرفته است. اگر مجموع این دو عدد را هزینههای جنگ روسیه از ابتدای جنگ درنظر بگیریم، روسها تاکنون 202 میلیارد دلار خرج جنگ کردهاند. این عدد کمتر از مجموع کمکهای نظامی غرب به اوکراین و همچنین بودجه نظامی این کشور است. روسیه به مدد درآمدهای کلان صادرات انرژی خود با دشواری کمی تدارکات جنگی خود را فراهم آورده است. آنها در سال گذشته 321 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتند که تقریبا یکچهارم آن صرف بودجه نظامی شد. اگر این درآمد در سال جاری نیز تکرار شود، با توجه به بودجه 116 میلیارد دلاری جنگ، مسکو یکسوم درآمد صادرات انرژی خود را به جنگ اختصاص خواهد داد.
آمارها نشان میدهد علیرغم هزینههای سنگین جنگ، همچنان بخش قابل توجهی از درآمدهای روسیه آزاد خواهند ماند؛ بخشی که میزان آن در هرصورت نزدیک به 200 میلیارد دلار خواهد بود. انرژی اما تنها منبع درآمدی روسها نیست و آنها قادر به صادرات دهها میلیارد دلار ماده معدنی و محصولات کشاورزی هستند. صادرات محصولات کشاورزی روسیه در سال گذشته به 40 میلیارد دلار میرسید. روسها قادر به تامین مالی جنگ هستند اما نابرابری آنجاست که اقتصاد کشورهای ناتو چندین برابر آنهاست. با این وجود آنچه این نابرابری را پوشش داده و مانع از تغییر موازنه شده، نتیجه و دورنمای جنگ است که بههیچوجه به نفع ناتو نیست. دستکم آنها اگر خواهان ادامه جنگ در خاک اوکراین باشند، این کار را نمیتوانند با اوکراینیها انجام دهند، مگر آنکه همانند سوریه دهها هزار مزدور را از سراسر جهان استخدام و راهی این کشور کنند.
جنگ به کجا کشیده میشود؟
روسیه یکپنجم خاک اوکراین شامل 5 استان این کشور را به خاک خود ملحق ساخته است. در کنار آن تقریبا نیمی از مردم اوکراین در خارج و داخل این کشور آواره شدهاند که در این میان تعداد خارجشدگان از اوکراین به یکسوم جمعیت این کشور میرسد. اوکراین 43 میلیون نفری، با نیمی از جمعیت خود تلاش کرده همواره یک میلیون نیروی نظامی در دسترس داشته باشد. با اینحال آمارهای مختلف نشان میدهد 200 تا 500 هزار نفر از آنها کشته شدهاند. با توجه به نسبت یک به سه میان کشتهها و زخمی شدگان، بین 600 هزار تا یک میلیون و 500 هزار اوکراینی زخمی شدهاند.
زیرساختهای اوکراین نیز دستکمی از سربازانش ندارند و بازسازی آنها نیازمند صدها میلیارد دلار است. صرفا در حوزه برق، 60 درصد زیرساختهای این صنعت از بین رفتهاند. میزان زیانهای کییف در حوزه منابع انسانی به حدی است که گفته میشود این کشور در قالب برنامه آموزش نیروهای خود توسط کشورهای اروپایی سربازانی مسن با 70 سال سن را به آلمان اعزام کرده است. در مقابل اما روسیه با جمعیتی سه برابر اوکراین و دسترسی کامل به جمعیت کشور، تلفاتی کمتر از کییف متحمل شده است درحالیکه، نه روسها آواره شدهاند و نه زیرساختهای این کشور آسیبهای چندانی متحمل شدهاند.
در تازهترین اظهارات، زلنسکی از آمریکا و کشورهای غربی خواسته برای برتری هوایی اوکراین بر روسیه، ۱۶۰ جنگنده F16 در اختیار کییف بگذارند. اگر قیمت هر جنگنده بهطور متوسط 100 میلیون دلار در نظر گرفته شود، تنها در آسمان، غرب باید 16 میلیارد دلار هزینه کند. البته مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا مدتها قبل گفته بود که «جنگندههای پیشرفته، سلاحی سحرآمیز نخواهد بود که موازنه قوا را آنطور که اوکراین تصور میکند، برهم بزند.» این جدا از تسلیحات میلیون دلاری و هزینه آموزش خلبانها است. البته جدا از اینکه این حجم از جنگنده برای تحویل به اوکراین وجود ندارد، باید این نکته را هم اضافه کرد که برای موفقیت روی زمین، ناتو باید چندین برابر این رقم هزینه کند. اوکراین و ناتو، در جنگ به انتها رسیدهاند آن هم در شرایطی که روسها قادر به ادامه جنگ برای سالهای آتی هستند. ناتو پیش از این با اوکراینیها در اوکراین علیه روسیه میجنگید اما اگر از این به بعد بخواهد جنگ را ادامه دهد، باید با غیراوکراینیها در اوکراین به مصاف روسها برود.