با کنارهم قرار دادن رانت های موجود در صنعت فولاد و اتومبیل سازی به عدد 280 هزار میلیارد تومان در سال می رسیم که 40 در صد بیشتر از رقمی است که دولت برای صادرات نفت در لایحه بودجه 1400 لحاظ کرده است و موجب هیاهو در محافل سیاسی وکارشناسی شد.
به گزارش نباء خبر، اعداد وارقام ارایه شده از سوی آگاهان در باره رانت وفساد دراقتصاد ایران آنقدر بهت انگیز ووسوسه کننده است که اگر به طور مثال برای رانت فولاد یا رانت اتومبیل جدا جدا چندین گروه مافیایی تاسیس شده باشد هیچ شگفت انگیز نیست.
آن طورکه رییس انجمن نوردکاران فولادی ایران گفته است : انجمن نوردکاران با این هدف تاسیس شد که مواداولیه برای فعالان این حوزه را تامین و ارزشافزودهای که از محل خامفروشی در دست عدهای مافیا در کشور که بالغ بر ۱۸۰ هزار میلیارد تومان در سال ایجاد میشود را به انتهای زنجیره هدایت کند. از سوی دیگر نجفی منش از صنعتکران قدیمی صنعت خودرو نیز می گوید: “در حال حاضر، رانتی بالغ بر ۱۰۰ هزار میلیارد تومان ناشی از مابهالتفاوت نرخ کارخانه و نرخ بازار خودرو در کشور وجود دارد به طوری که اختلاف قیمت کارخانه و بازار هر دستگاه خودرو رقمی معادل ۵۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان است” همچنین مسعود خوانساری رییس اتاق تهران نیز گفته است از آبان کارخانههای سیمان کشور یا کار را تعطیل کردهاند یا با ظرفیت بسیار پایین کار میکنند. نتیجه اینکه قیمت یک کیسه سیمان از ۱۷ هزار تومان به ۵۰ هزار تومان رسیده است. ابتدا گاز این صنایع دچار مشکل و قطع شد، بعد برق به آنها نرسید و قطع شد و در نهایت هزینههای تولید این کارخانجات بسیار بالا رفت. همین افزایش قیمت سیمان خلل بزرگی در صنعت ساختوساز ایجاد میکند که تبعات بزرگتری دارد. کارخانههای سیمان میگویند حوالهداران سیمان این محصول را بسیار بالاتر از قیمت کارخانه میفروشند.
با کنارهم قرار دادن رانت های موجود در صنعت فولاد و اتومبیل سازی به عدد 280 هزار میلیارد تومان در سال می رسیم که 40 در صد بیشتر از رقمی است که دولت برای صادرات نفت در لایحه بودجه 1400 لحاظ کرده است و موجب هیاهو در محافل سیاسی وکارشناسی شد. اگر آنچه بر زبان این صنعتگران آشنا با صنعت خودرو و صنعت سیمان که البته از سوی دیگران نیز تایید شده است، راستیآزمایی دوباره شود و به همین چیزی برسیم که وی میگوید، باید بگوییم اقتصاد ایران را به طور رسمی و از سر عمد دیوانه کردهاند. هیچ کشوری در دنیا حتی کشورهایی مثل کرهشمالی یا کوبا که اقتصادی یکسره متمرکز دارند و در آن کشورها تحرکی برای ارتقای اقتصاد دیده نمیشود و شهروندانشان نیز به زندگی با حداقلها عادت کردهاند نیز اقتصاد خود را چنین دیوانه نمیکنند. یک محاسبه ساده نشان میدهد اگر کارخانههای خودروسازی را به مدت یک سال تعطیل کنند و راه زیان ۴۳ هزار میلیارد تومانی را بگیرند، اگر شاغلان این کارخانهها و زیرمجموعههای آنها را ۲۰۰ هزار نفر فرض کنیم، میتوان به هر شاغل ۲۱۰ میلیون تومان داد که بروند برای یک سال با آن زندگی کنند.
پرسش بسیار بااهمیت این است که چه کسانی با کدام گرایش فکری و کدام گرایش سیاسی و با چه میزان تخصص در این باره تصمیم گرفته و میگیرند و اقتصاد ایران را دیوانه کردهاند. به نظر نمیرسد این افراد از سر سهو اقدام به دیوانه کردن اقتصاد ایران کردهاند و بیشتر به نظر میرسد از این وضعیت منفعت مادی سرشاری نصیبشان میشود.