نهج‌البلاغه در حوزه‌های علمیه و بین روحانیون مهجور است

عطاءالله مهاجرانی

در هیچ صفحه‌ای از نهج‌البلاغه نیست که نتوان نکته اندیشه‌بر‌انگیزی نیافت و در هیچ خطبه‌ای نیست که انسان از زیبایی و شکوه کلام و نظم سخن امام علی که امیر بیان و سلطان سخن است و سخن او که اعجازگونه است سرمست نشود. چنان که شریف رضی و ابن ابی‌الحدید و جاحظ در البیان و التبیین و محمد عبده در شرح خود بر نهج‌البلاغه در موارد قابل توجهی به شکوه کلام آسمانی امام علی اشاره کرده‌اند. سخنی که از کلام خالق فروتر و از کلام مخلوق فراتر است.

به گزارش نبأخبر،عطاءالله مهاجرانی نوشت: مانند کوزه‌گری نباشیم که از کوزه شکسته آب می‌خورد و نهج‌البلاغه در کشور ما و در حوزه‌های علمیه ایران و در بین روحانیون و عالمان دین مهجور باشد و بماند.

«نهج‌البلاغه در نجف اشرف» عنوان یادداشت سید عطاء‌الله مهاجرانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: می‌توان گفت که کتاب شریف و عزیز نهج‌البلاغه در نجف اشرف غریب نیست! چند روزی در صحن حرم علوی، پیش از برگزاری نماز مغرب، واعظی درباره نهج‌البلاغه سخنرانی کوتاه و پر نکته‌ای انجام می‌دهد. امروز در جلسه روز چهارشنبه در بیت امام خمینی، واعظ محترم جناب آقای کعبی سخنرانی پرنکته و لطیفی درباره امام علی علیه‌السلام با استناد به نهج‌البلاغه و شرح ابن ابی‌الحدید داشت. سخنش تمایز بین مفهوم «خشونت و عصبیت» و «شدت عدالت» بود. امام علی علیه‌السلام در عدالت جدی و شدید بود، و این نحوه سلوک را نمی‌توان خشونت تلقی کرد.

آقای کعبی به من گفتند که در بغداد سه شب سخنرانی داشته‌اند و هر سه شب درباره نهج‌البلاغه صحبت کرده‌اند.

گاه برخی افراد متناسب با سلیقه و گرایش خود، اشخاص یا حتی مفاهیم را به رنگ خود در می‌آورند. و:

طالب هر چیز ‌ای یار رشید

جز همان چیزی که می‌جوید ندید

صادق هدایت کتابی با عنوان« ترانه‌های خیام» درباره خیام نوشته است. این کتاب تفسیر شخصیتی از خیام است که قرار بوده است صادق هدایت شبیه او بشود! خیام را شبیه خود تصویر کرده است. شاید نمونه تصویر‌گری داعش از پیامبر اسلام و اسلام، نمونه مبتلابه دیگری باشد. آنها تصویر سلیقه و گرایش خود را در اسلام و پیامبر برجسته کرده‌اند و به اصطلاح برگ و ساز خود را بر اسلام بسته‌اند و:«گر تو ببینی نشناسیش باز!» چنان که در مجموعه فتاوی ابن تیمیه، این جمله صد‌ها بار تکرار می‌شود: «یجِبْ انْ یقْتلْ!» اگر کسی نماز نخواند، یا حجاب را رعایت نکند و …باید او را کشت! قتل عام شیعیان در مناطقی در عراق توسط داعش اشغال می‌شد؛ به استناد برخی احادیث و فتاوی ابن تیمیه عمل می‌کردند. شناخت نهج‌البلاغه گنجینه‌ای است که از طریق آن درخشان‌ترین تفسیر از توحید و نبوت و امامت، دنیا و آخرت، حقیقت زندگی و مرگ، تقوی و زهد از سویی و دنیازدگی و فریبندگی دنیا از سوی دیگر تفسیر شده است. در هیچ صفحه‌ای از نهج‌البلاغه نیست که نتوان نکته اندیشه‌بر‌انگیزی نیافت و در هیچ خطبه‌ای نیست که انسان از زیبایی و شکوه کلام و نظم سخن امام علی که امیر بیان و سلطان سخن است و سخن او که اعجازگونه است سرمست نشود. چنان که شریف رضی و ابن ابی‌الحدید و جاحظ در البیان و التبیین و محمد عبده در شرح خود بر نهج‌البلاغه در موارد قابل توجهی به شکوه کلام آسمانی امام علی اشاره کرده‌اند. سخنی که از کلام خالق فروتر و از کلام مخلوق فراتر است.

در کشور ما و به ویژه در نظام جمهوری اسلامی ایران، می‌بایست نسبت با نهج‌البلاغه روشن‌تر از هر جای دیگری تعریف شود. یادم هست در روز افتتاح مجلس شورای اسلامی در هفتم خرداد ماه سال ۱۳۵۹، ماده تاریخی برای آن روز یافته بودند: «مجلس عدل علی». عهدنامه مالک اشتر همواره به عنوان بیانیه و راهنما برای شیوه و سبک حکومت مطرح می‌شد. شیوه مقابله با دشمن و تحمل آرای مخالف در نهج‌البلاغه نشانه‌ها و نمونه‌های متعددی دارد. در یک کلام می‌بایست، مانند کوزه‌گری نباشیم که از کوزه شکسته آب می‌خورد و نهج‌البلاغه در کشور ما و در حوزه‌های علمیه ایران و در بین روحانیون و عالمان دین مهجور باشد و بماند. بدیهی است که مرام ترویج سطحی و صوری نیست که البته آن هم برکات خود را دارد، منظورم حضور نهج‌البلاغه در سبک زندگی فردی و اجتماعی و نظام حکمرانی و نیز در حوزه‌های علمیه است.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید