در روزهای اخیر، تحرکاتی در ایران و روسیه به چشم می خورد؛ گویی برخی بی میل نیستند که از اطلاعات سرویس های اطلاعاتی کشوری بیگانه، برای رقابت های داخلی استفاده بکنند و اطلاعات سرویس اطلاعاتی روسیه را در تعیین کاندیدای ریاست جمهوری در ایران و یا در انتخاب او، مدخلیت دهند. میانههای سال ۷۵، خبری […]
در روزهای اخیر، تحرکاتی در ایران و روسیه به چشم می خورد؛ گویی برخی بی میل نیستند که از اطلاعات سرویس های اطلاعاتی کشوری بیگانه، برای رقابت های داخلی استفاده بکنند و اطلاعات سرویس اطلاعاتی روسیه را در تعیین کاندیدای ریاست جمهوری در ایران و یا در انتخاب او، مدخلیت دهند.
میانههای سال ۷۵، خبری در فضای رسانهای کشور منتشر شد که بلافاصله به یکی از جنجالیترین موضوعات کشور تبدیل شد. در شرایطی که کمتر از یک سال به انتخابات مهم ریاست جمهوری ـ دوم خرداد۷۶ ـ باقی بود، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس پنجم، با نیک براون (از مدیران کل وزارت امور خارجهی انگلیس) در لندن دیدار و در مورد مسائل داخلی کشور، از جمله موضوع انتخابات ریاست جمهوری با او گفت وگو کرد.
وی در دیدار با نیک براون، سعی کرده بود تا نگاههای منفی غرب به کاندیدای جناح راست را اصلاح کند. او به براون گفته بود، پیروزی جناح راست در انتخابات، میتواند منافع انگلیس و غرب را تأمین کند. او حتی از موضوع فتوای قتل سلمان رشدی هم مایه گذاشته و جناح چپ را پیگیریکنندهی اصلی اجرای فتوای قتل سلمان رشدی معرفی کرده بود.
خبر این دیدار و مذاکرات صورت گرفته از آن جهت، برای همه جناح های سیاسی ایران، قابل هضم نبود که یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، استقلال سیاسی، به ویژه در انتخابات و باز هم به خصوص در انتخاب شخص اول اجرایی کشور بود و قابل قبول نبود که شخصی از داخل، به دنبال جلب حمایت یک کشور خارجی از یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران باشد؛ به هر صورت انتخابات سال ۱۳۷۶ با نتیجه ای غیر منتظره به پایان یافت و واقعه مذکور نیز به تدریج به فراموشی سپرده شد.
با وجود این، در روزهای اخیر و به دنبال طرح مجادلاتی درباره دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، دو اتفاق در عرصه سیاسی ایران و خارج از ایران، اتفاق افتاد که گمانه زنی هایی را مبنی بر تمایل روسیه بر تأثیرگذاری در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده ایران تقویت کرد.
نخستین اتفاق مربوط به مطلبی بود که یکی از فعالان اصولگرا در اینستاگرام شخصی اش نوشت و در آن مطلب ادعا کرد که پوتین به مقامات عالی رتبه ایران اطلاع داده که یکی از شخصیت های عالی دولت روحانی، عنصر اطلاعاتی آمریکاست؛ ادعایی که هرچند نویسنده آن، روزهای بعد، بابت آن عذر خواهی کرد، آن مطلب حکایت از آن داشت که برخی بی میل هم نیستند که از اطلاعات سرویس های اطلاعاتی کشوری بیگانه، برای رقابت های داخلی استفاده بکنند و اطلاعات سرویس اطلاعاتی یک کشور بیگانه را در تعیین کاندیدای ریاست جمهوری در ایران و یا در انتخاب او، مدخلیت دهند.
دومین اتفاق، انتشار تحلیل یک تحلیلگر روسی در یکی از پایگاه های خبری- تحلیلی منطقه درباره انتخابات ریاست جمهوری ایران بود؛ تحلیلی که در آن تحلیلگر روس به صراحت از انتخاب افرادی از یک جناح خاص سیاسی حمایت کرده و آنان را افرادی از جناحی دیگر ترجیح داده بود.
در این نکته تردیدی نیست که کشورها چه با استفاده از دیپلماسی عمومی و چه از طریق دیپلماسی متعارف، بی میل نیستند که بر تحولات داخلی کشورها دیگر در خوشبینانه ترین حالت اثرگذار باشند و در بدبینانه ترین حالت دخالت کننده و تعیین کننده باشند؛ چه اینکه هر چقدر روندهای داخلی کشورهای دیگر، با سیاست های کشورهایی مداخله گر، تطبیق پیدا کند، در وجه حداقلی آن کشورها دردسر کمتری در عرصه بین الملل با آن کشور دارند و در وجه حداکثری آن،در جهت منافع آن کشور عمل می کنند، روسیه و شخص پوتین هم از این قاعده مستثنی نیستند؛ اما آنچه حالتی استثنایی دارد، جمهوری اسلامی ایران است که در رأس آن، شخصیتی مستقل و وفقیه قرار گرفته که نسبت به تمایلات استکباری همه قدرت های مداخله گر شرق و غرب، نگاهی روشن بینانه و استکبار ستیزانه دارد و بیش از هر کس دیگری به استقلال سیاسی کشور که امانت حضرت روح الله در دستان همه ایرانیان می باشد، وفادار است.
روی سخن به سیاسیون کشور است؛ استقلال سیاسی کشور، مهم ترین ارزش بنیادین انقلاب اسلامی است؛ هیچ رقابت سیاسی داخلی، ارزش آن را ندارد که در این دستاورد بزرگ خللی ایجاد کند؛ نه روسیه و نه انگلیس و نه آمریکا و نه دستگاه های اطلاعاتی آنان، برای رضای خدا قصد تأثیرگذاری و یا دخالت در انتخابات ایران را ندارند.
پیام های سیاسیون لازم است برای همه قدرت هایی که آرزو دارند در صحنه داخلی ایران تأثیرگذار باشند، باید روشن و بدون ابهام باشد؛ استقلال سیاسی ایران با هیچ چیز قابل معامله نیست! همان گونه که زمانی شخصیتی آمریکایی از کاندیدایی یا جناح سیاسی در ایران حمایت می کند، افراد جناح مقابل انتظار دارند، آن کاندیداها آمریکایی ها را محکوم کنند، اکنون و در آینده هم این انتظار هست که اگر شخصیت های کشور دیگری هم به نفع عده ای دیگر موضع گیری کنند، آنان نیز محکوم کنند؛ تفاوتی بین روسیه و آمریکا وجود ندارد اگر بخواهند در سیاست داخلی ایران دخالت کنند و یا تأثیر بگذارند!
منبع:تابناک